نشریه قرآنی سراج منیر

نشریه قرآنی سراج منیر گامی است ناچیز در مسیر نورانی و بی انتهای قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام

نشریه قرآنی سراج منیر

نشریه قرآنی سراج منیر گامی است ناچیز در مسیر نورانی و بی انتهای قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام

نشریه قرآنی سراج منیر

باسمه تعالی
سعی حقیر در این وبلاگ این است که در حد توان آشنایی بیشتری نسبت به ارزشمندترین یادگاران پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) پیدا کنیم و در مسیر بندگی و تقرب به خدای متعال به دامان آن دو ثقل الاهی تمسک جوییم که راهیابی به حقیقت بندگی جز از طریق آن دو ، میسر نمی گردد.(واحد قرآن و عترت علیهم السلام مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۱، ۱۵:۲۲ - شاگرد بنّا
    احسنت
نویسندگان

تدبر در روایات

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۱ ق.ظ

قبل از بیان روایات تذکر یک نکته ضروری بنظر می رسد و آن اینکه روایات معصومین علیهم السلام نیاز به تقیید، و تخصیص و تأویل و جمع دارد.

و این ، از خود احادیث استفاده می‌شود که به یکی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

امام علی ( علیه السّلام ) فرمود: «احادیثی که در دسترس مردم قرار دارد هم حق است هم باطل ٬ هم راست و هم دروغ، هم ناسخ دارد هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محکم و هم متشابه و هم احادیثی که به درستی ضبط گردیده و هم احادیثی که با ظن و گمان روایت شده است. ۱

و این مطلب را برای این عرض کردم که در بر خورد با روایات باید جوانب مختلف سخن مانند : سند روایت ، میزان اعتبار منبع حدیث ، تقابل نداشتن آن با اصول قرآنی و ... را سنجید واز استفاده ابزاری از یک قسمت مورد نظر روایت پرهیز کرد ، چرا که دیدن صدر و ذیل یعنی ابتدا و انتهای حدیث در فهم دقیق آن کمک فراوانی می کند.

اکنون به بیان احادیث تدبر خواهیم پرداخت :

1. عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أَنَّهُ قَالَ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقِیهِ کُلِّ الْفَقِیهِ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ عَنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مَکْرَ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یُرَخِّصْ لَهُمْ فِی مَعَاصِی اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً إِلَى غَیْرِهِ لِأَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَا تَفَهُّمَ فِیهِ وَ لَا عِبَادَةٍ لَا تَفَقُّهَ فِیهَا وَ لَا قِرَاءَةٍ لَا تَدَبُّرَ فِیهَا .۲

امیر المؤمنین (علیه السلام)از حضرت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)نقل کردندکه حضرت فرمودند: آیا از فقیه کامل بشما خبر دهم؟ او کسى است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند وایشان را از مکر خدا ایمن نگرداند رخصت گناه ندهد و قرآن را - بدلیل رغبت به غیر قرآن – رها نکند ، چرا که در علمى که فهم نباشد خیرى نیست ، در خواندنى که تدبر نباشد خیرى نیست وهمانا در عبادتى که تفکر نباشد خیرى نباشد ...


 2. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقِیهِ حَقِّ الْفَقِیهِ مَنْ‏ لَمْ‏ یُقَنِّطِ النَّاسَ‏ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ لَمْ یُرَخِّصْ لَهُمْ فِی مَعَاصِی اللَّهِ وَ لَمْ یَتْرُکِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَیْسَ فِیهِ تَفَهُّمٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِبَادَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَفَکُّرٌ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَیْسَ فِیهِ تَفَهُّمٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِبَادَةٍ لَا فِقْهَ فِیهَا أَلَا لَا خَیْرَ فِی نُسُکٍ لَا وَرَعَ فِیهِ.3

امام صادق (علیه السلام)از امیر المؤمنین (علیه السلام)نقل کردند که حضرت فرمودند : آیا از فقیه آن هم فقیه حقیقی بشما خبر ندهم؟ او کسى است که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند و از عذاب خدا ایمن نسازد و بآنها رخصت گناه ندهد و قرآن را - بدلیل رغبت به غیر قرآن – رها نکند . اگاه باشید همانا در علمى که فهم نباشد خیرى نباشد همانا در خواندنى که تدبر نباشد خیرى نباشد همانا در عبادتى که تفکر نباشد خیرى نباشد همانا در اعمال عبادی که دوری از گناه نباشد خیری نیست.

جواب یک شبهه:

بسیار واضح است که جمله «لانه »و«الا لا خیر» که بعد از تعریف فقیه واقعی آمده است ارتباط تمام و کمالی با تعریف فقیه حقیقی دارد و در واقع تعریف فقیه کامل است و این بخوبی از جملات بعدی هم فهمیده می شود و این قطعا کلام صحیحی است که فقیه کامل و واقعی قرائت قرآنش همیشه همراه با تدبر و عبادتش همیشه همراه با تفکر است ودر غیر این صورت فقیه به معنای حقیقی نیست. چرا که اگر این عبارات مربوط به همه باشد حتی مردم عادی که در سطح اولیه شناخت دینی هستند پس باید بپذیریم که نه تنها قرائت بدون تفکر فایده ای برای کسی ندارد بلکه عبادتی که در آن تفکر نیست هم برای همه مردم من جمله غیر فقها - از مردم عادی - که عموما اطلاعات دقیق و کافی در باره مسائل شرعی ندارند هم بی فایده است و انجام نگیرد بهتر خواهد بود در صورتی که قطعا کسی چنین چیزی را نگفته و در هیچ جای قرآن و حدیث ذکری از این به میان نیامده.آیات و روایات ٬ تفکر در عبادت و قرائت قرآن را شرط صحت آنها نمی دانند بلکه آن را شرط کمال و رسیدن به مراتب بالای عبودیت و شناخت عمیق دینی دانسته اند و البته به همین دلیل همه را به گام نهادن در آن مسیر دعوت کرده اند.

در شروح مختلفی که برای کتاب شریف کافی نوشنه شده - که از مهمترین منابع دست اول شیعه محسوب می شود - این معنا را بروشنی و با عبارات کاملا رسا و واضح در ذیل این روایت می توان یافت :

*الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی (للشریف الشیرازی) ؛ ص137

*شرح الکافی-الأصول و الروضة- (للمولى صالح المازندرانی) ؛ ج‏2 ؛ ص84.85

*الشافی فی شرح الکافی (للمولى خلیل القزوینی) ؛ ج‏1 ؛ ص326

*الصافی در شرح الکافى (مولى خلیل قزوینى) ؛ ج‏1 ؛ ص309

*الوافی ؛ ج‏1 ؛ ص163


توضیح بیشتر:


کسانی که برای منع مطلق قرائت بدون تدبر به این قسمت روایت تمسک کرده اند علاوه بر اینکه با نیاوردن صدر و ذیل روایت متاسفانه بر خلاف صریح کلام امیرالمومنین (علیه السلام) سخن به میان آورده اند - که خود گناهی بس بزرگ است -  بلکه به عقاید درست مردم هم ضربه سختی وارد کرده و در مسیر نا درستی گام برداشته اند.

این کلام نادرست مانند این است که ما قسمت دیگر حدیث را به تنهایی و بدون توجه به ماقبل و مابعد آن (أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِبَادَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَفَکُّرٌ) که در باره بی فایده بودن عبادات بدون تفقه و فهم عمیق است بیاوریم و با این استدلال ‌مطلق عبادات را برای کسی که مثلا در نمازش تفکر نمی کند بی فایده بدانیم در حالی که این قطعا کلامی است نا درست و بی پایه و اساس است و خود این افراد هم چنین کلامی را بر زبان نمی آورند.

دیدیم که با کمی دقت در صدر و ذیل روایت و ...بخوبی مقصود حضرات معصومین (علیهم السلام) روشن می گردد و از اشتباه در برداشت و فهم جلو گیری می شود. چنانچه بعضی نا خواسته این اشتباه را مرتکب شده و با استناد به قسمتی از این حدیث قرائت بدون تدبر را مطلقا بی فایده می دانند که این بر خلاف صریح آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) و ناشی ازعدم شناخت درست و کافی از عظمت قرآن و عمق دین است ، و بنظر کاملا مطابق با خواست شیطان است (رجوع شود به کلمات کلیدی ، بخش سخنان در همین وبلاگ  قسمت توصیه امام خمینی (ره) به آقا سید احمد در باره قرائت قرآن). واین البته در اکثر موارد نا خواسته و ناشی از عدم علم کافی است .و ما این کلام را در شماره دوم این نشریه در همین وبلاگ (موضوع قرائت) با استناد به آیات و روایات معتبر اثبات کرده ایم.

 

جواب شبهه ی دیگر:


بعضی گفته اند این روایت برهمه روایاتی که فضیلت بی قید و شرط قرائت قرآن را بیان می کنند حکومت دارد یعنی منظور همه ی آیات و روایات را توضیح می دهد در صورتی که با توجه به توضیحات داده شده این سخن کاملا نا درست و ترجیح بلا مرجح است یعنی دلیلی بر این حرف وجود ندارد.و این گونه برخورد نا درست با آیات و روایت متاسفانه همان تفسیر به رای است که در مذمت آن در بخش آیاتِ تدبر ، نکاتی را گوشزد نمودیم و دیگر لازم به تکرار نیست و این بخش از روایت اصلا برمعنای مورد نظر آنها دلالت ندارد چه رسد به اینکه بر سایر ادله برتری هم داشته باشد و آنها را توضیح دهد متاسفانه قائلین به این کلام حتی زحمت خواندن کامل روایت مورد نظر را هم به خود نداده اند.

لازم به ذکر است تنها شرطی که در روایات برای ثواب فراوان خواندن قرآن حتی بدون تدبر در روایت آمده همان است که ضمن روایتی خدمتتان ارائه می گردد:

أَلَا فَمَنْ‏ قَرَأَهَا مُعْتَقِداً لِمُوَالاةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ، مُنْقَاداً لِأَمْرِهِمْ، مُؤْمِناً بِظَاهِرِهِمْ وَ بَاطِنِهِمْ، أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُلِّ حَرْفٍ مِنْهَا حَسَنَةً، کُلُّ حَسَنَةٍ مِنْهَا أَفْضَلُ لَهُ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا- مِنْ أَصْنَافِ أَمْوَالِهَا وَ خَیْرَاتِهَا وَ مَنِ اسْتَمَعَ قَارِئاً یَقْرَؤُهَا- کَانَ لَهُ قَدْرُ ثُلُثِ مَا لِلْقَارِئِ، فَلْیَسْتَکْثِرْ أَحَدُکُمْ مِنْ هَذَا الْخَیْرِ الْمُعْرَضِ لَکُمْ، فَإِنَّهُ غَنِیمَةٌ لَا یَذْهَبَنَّ أَوَانُهُ، فَتَبْقَى فِی قُلُوبِکُمُ الْحَسْرَةُ.۴

بدانید کسى که سوره فاتحة الکتاب را بخواند، و بدوستى محمّد و آلش- که پاکان روزگارند!- معتقد باشد، و بدستورشان مطیع! و بظاهر و باطنشان ایمان داشته باشد، خداى عزّ و جلّ! بهر حرفى از آن، باو، حسنه‏اى مرحمت کند! که هر حسنه، بالاتر و برتر است از دنیا و آنچه در او است- از مال و منال و أنواع خیرات-. و هر که؛ بخواننده‏اى [که آن را میخواند] گوش فرا دهد، برایش باندازه یک سوم پاداشى است که براى خواننده، مهیّا است!. بنا بر این؛ بایستى هر یک از شما، در افزایش این خیر و عنایت- که (رایگان) بشما روى‏آورده است- بکوشد. پس؛ براى شما، غنیمتى است (هشدار! که) وقتش منقضى نشود! که در آن صورت، غم و اندوه و ندامت، در دلهاى شما باقى خواهد ماند!.

خودتون قضاوت کنید آیا در اینجا بحث تدبر است یا خواندن قرآن با عشق و محبت محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله علیه و آله).بعنوان ثواب بردن و گام اول در مسیر بندگی و معرفت.

دل نوشته:

عزیزان چرا برای اثبات مطلبی که کاملا واضح و روشن در آیات و روایات ما آن هم با جزئیات بیان شده بدیهیات و واضحات دیگر دینی را تخریب کنیم و به باورهای پاک شرعی مردم ضربه بزنیم .شخصی به بنده می گفت من با شنیدن این حرف همان چند آیه ای که در روز می خواندم دیگر نمی خوانم. چون من بدون تفسیر و تدبر می خواندم و فکر می کردم خدا از من قبول می کند. و آیا این به نفع این شخص و امثال اوست؟ اگر خدا اینقد مهربان است که شما میگویید چطور این عبادت مهم را که خودش گفته از من نمی پذیرد؟ آیا این تناقض گویی نیست؟(قضوت با شما) در حالی که ما می دانیم در روایات ما نه تنها برای قرائت بی قید و شرط بلکه برای گوش کردن ، نگاه کردن و حتی برای نگهداری قرآن بطور جداگانه آثار فراوانی ذکر شده که در شماره های مختلف نشریه قرآنی سراج منیر(همین وبلاگ) به آنها مفصلا پرداخته شده.چرا ما متولیان امور دینی و معنوی  خود بر خلاف حرفمان که تدبر را سفارش می کنیم کمی در این آیات و روایات بی شمار تدبر نمی کنیم تا کلامی از ما صادر نگردد که موجبات دوری مردم از قرآن و روایات را فراهم سازد .آیا اینکه کسی با بی شرمی تمام خواندن قرآن بدون تدبر یک بچه شیعه و پیرو امیرالمومنین (علیه السلام) را به خواندن نسخه دکتر که بدون مصرف دارو فایده ای ندارد تشبیه کند یا بگوید اصلا فایده ندارد حاکی از جهل و بی اطلاعی و دوری از آیات و روایات نیست و متحیرم این اشخاص جواب قران را در آخرت چه خواهند داد. آیا می دانید تفاوت کلام خدا با سایر کلمات مانند تفاوت خدا با مخلوقاتش است ؟(تفسیر ارزشمند روض الجنان از عالم بزرگ شیعه در قرن ششم ابو الفتوح رازی ج/1 ص/17)

بله قطعا قرائت با تدبر به مراتب با فضیلت تر از قرائت بی تدبر است اما آیا این دلیل بر بی فایده بودن قرائت بی تدبر است ،به قول امام خامنه ای قرائت زیبا همان سر در زیبای شهر بی انتهای معارف قرآنی است و مقدمه انس هر چه بیشتر با معارف الهی را فراهم می کند اگر این گونه است که قرائت و استماع بی تدبر اثری ندارد پس اینهمه توصیه ایات و روایات و بزرگان بر قرائت هر چند بدون معنا چیست ؟ پس اثرات عجیبی که بر مردم غیر عرب زبان می گذارد(مراجعه به بخش سخنان وبلاگ) و با یک تلاوت زیبا چند صد نفر مسلمان می شوند چیست ؟(خود بنده بارها شاهد متحول شدن افراد متخلف و گناهکار در جلسات قرائت قران بوده ام و این اشخاص را با فهم معنای قرآن چه کار) و تحقیقات دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان که اثرات عجیب صوت قرآن بر روحیات انسان و همچنین تسریع در روند درمانی بیماران را اثبات کرده است چیست؟و...

درد دل زیاد است ولی برای اطمینان بیشترِ عزیزان ، بنده آمادگی خود را برای هرگونه مناظره با هر عزیزی که احساس می کند بنده حرفی به گزاف گفته ام در این بحث اعلام می کنم .


۳. قَالَ الصَّادِقُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): یَا مُفَضَّلُ لَوْ تَدَبَّرَ الْقُرْآنَ شِیعَتُنَا لَمَا شَکُّوا فِی فَضْلِنَا . ۵
امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فرمودند: ای مفضل اگر شعیان ما در قرآن تدبر می کردند هرگز در فضل و برتری ما شک نمی کردند.

4.وَ أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ (صلّى اللّه علیه و آله) مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ فَقَالَ لَهُ‏ أُوصِیکَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ وَ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ تَرْکِ الْخِیَانَةِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ صِلَةِ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةِ الْیَتِیمِ وَ لِینِ الْکَلَامِ وَ بَذْلِ السَّلَامِ وَ حُسْنِ الْعَمَلِ وَ قَصْرِ الْأَمَلِ وَ تَوْکِیدِ الْأَیْمَانِ وَ التَّفَقُّهِ فِی الدِّینِ وَ تَدَبُّرِ الْقُرْآنِ وَ ذِکْرِ الْآخِرَةِ وَ الْجَزَعِ مِنَ الْحِسَابِ وَ کَثْرَةِ ذِکْرِ الْمَوْتِ وَ لَا تَسُبَّ مُسْلِماً .۶
حضرت رسول اعظم (صلّى اللّه علیه و آله) به معاذ بن جبل سفارش فرمودند که: تورا توصیه می کنم به رعایت تقوای الهی ، راستی در گفتار، اداء امانت ، فروتنی ، وفاء به عهد ، ترک خیانت ، حسن همسایگی ، صله رحم ، مهربانی با یتیم ، نرمی در سخن گفتن ، سلام کردن ، عمل نیک ، ، آرزوی کوتاه ، محکم کردن ایمان ، فهم عمیق و دقیق دین ، تدبر در قرآن ، یاد آخرت ، بی قراری بخاطر حساب کشی در آخرت ، زیادی یاد مرگ و عدم فحاشی و لعن مسلمان .

5.پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)در بخشی از خطبه سراسر نور غدیر فرمودند:
مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ.
هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام.

نکته ی پایانی:
بعضی  برای امر مستدل و بدیهی تدبر در قرآن و نفی قرائت بدون تدبر برای همه حتی شیعه امیرالمومنین (علیه السلام) به این روایت تمسک کرده اند:
4. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : ویلٌ لمن لاکها بین لحییه و لم یتدبّرها. «مجمع البیان، ج 2، ص 554»
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: وای بر کسی که قرآن را در دهان خود لقلقه کند و در آن تدبر و تفکر نکند.
اما چند نکته مهم را فراموش کرده اند:
1 . در هیچ یک از منابعی که این حدیث در آن آمده سندی برای آن ذکر نشده حتی سند ضعیف به این معنا که این روایت اصلا سند ندارد.

2 . اکثر منابع گفته اند این روایت در مجمع البیان آمده و این در حالی است که مرحوم طبرسی در مجمع می گوید : قد اشتهرت الروایة عن النبی (صلّی الله علیه و آله) یعنی این روایت از حضرت پیامبر مشهور شده .مجمع ج 2  ص  908

به این معنا که ایشن براساس اینکه این روایت را شنیده بوده نقل کرده و می دانیم برخی علماء در نقل روایات تفسیری بدون سند  سخت گیری و مو شکافی را لازم نمی دانند.
3 . عبارت در کتب مختلف با یکدیگر متفاوت است :
ویل‏ لمن‏ لاکها بین فکیه و لم یتأمل ما فیها. تفسیر الصافی / ج‏1 / 409
ویل‏ لمن‏ لاکها بین لحیتیه و لم یتفکر فیها، مرآة العقول ج2 ص 229
وَیْلٌ‏ لِمَنْ‏ لَاکَهَا بَیْنَ لَحْیَیْهِ وَ لَمْ یَتَدَبَّرْهَا". مجمع البحرین / ج‏5 / 287

4 . ضمیر «ها» را با کمال تعجب در ترجمه به قرآن برگردانده اند در حالی که همیشه ضمیر «ه» برای قرآن استفاده می شود. انا انزلناه فی لیلة القدر.

5 . این حدیث ذیل آیات 190 تا 194 سوره مبارکه آل عمران آورده شده و بر فرض صحت و قبول ، این خبر واحد منحصر در همین آیات می باشد.بنا بر این ترجمه درست آن اینچنین است:وای برکسی که این آیات پنجگانه را بر زبان بیاورد و در آنها تدبر و اندیشه نکند.
در پایان این بخش  خدا را بی نهایت بار شکر که توفیق عنایت فرمود تا قدمی هر چند کوچک در راه قرآن و اهل بیت بر دارم و برای ادامه راه از شما بازدید کننده محترم التماس دعا دارم.

پی نوشت ها :
۱.(شرح نهج البلاغه، محمد دشتی، خ210، ص432ـ434.)
۲.الجعفریات (الأشعثیات) /ص 238 / باب البر و سخاء النفس / _ الوافی ج/1 ص/163
۳.( الکافی (ط - الإسلامیة) / ج‏1 / ص36 / باب صفة العلماء)
۴.التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام / 29 / [فضل فاتحة الکتاب‏] ..... ص : 29
۵.حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار علیهم السلام / ج‏6 / 399
۶.إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1 ص/73

(یا صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان اغثنی)


اختصاصی سراج منیر
نویسنده : ابراهیم سامانی

  • ابراهیم سامانی

تدبر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی