نشریه قرآنی سراج منیر

نشریه قرآنی سراج منیر گامی است ناچیز در مسیر نورانی و بی انتهای قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام

نشریه قرآنی سراج منیر

نشریه قرآنی سراج منیر گامی است ناچیز در مسیر نورانی و بی انتهای قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام

نشریه قرآنی سراج منیر

باسمه تعالی
سعی حقیر در این وبلاگ این است که در حد توان آشنایی بیشتری نسبت به ارزشمندترین یادگاران پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) پیدا کنیم و در مسیر بندگی و تقرب به خدای متعال به دامان آن دو ثقل الاهی تمسک جوییم که راهیابی به حقیقت بندگی جز از طریق آن دو ، میسر نمی گردد.(واحد قرآن و عترت علیهم السلام مدرسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۵ آبان ۰۱، ۱۵:۲۲ - شاگرد بنّا
    احسنت
نویسندگان

۶۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقالات» ثبت شده است

۲۶
آذر

بسم الله الرحمان الرحیم

اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده باشند هر کس به من بشارت دهد ماه صفر تمام شده است بهشت بر او واجب می شود سندیتی ندارد و درست نیست.

مرحوم شیخ عباس قمی می گوید این ماه معروف است به نحوست . توجه کنید معروف است نه اینکه واقعا اینگونه است.مستند این معروفیت حدیثی از پیامبر اعظم صلّى اللَّه علیه و آله است که فرمودند «من بشرنی بخروج آذار فله الجنه» هر که مرا به خارج شدن از ماه آذار بشارت دهد پس بهشت بر او واجب است.

حال ببینیم آیا واقعا چنین چیزی صحت دارد یا نه ؟

برای روشن شدن بحث متن کامل روایت را خدمت شما عزیزان تقدیم می کنیم :


  • ابراهیم سامانی
۱۳
آذر


امروز بمناسبت سالروز پایان جنگ صفین مطالبی را خدمت شما عزیزان عرضه می دارم 

علت انتخاب جنگ توسط امیر المؤمنین علیه السّلام در جمل و صفّین‏
سلیم مى‏گوید: از امیر المؤمنین علیه السّلام شنیدم که در روز جمل و روز صفّین مى‏فرمود:
من نظر کردم و یکى از دو راه را در پیش روى خود دیدم: یا کفر به خداوند و انکار آنچه خداى تعالى نازل کرده است، و یا جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهى از منکر. من جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهى از منکر را بر کفر به خداوند و انکار آنچه خدا نازل کرده و گرفتارى به زنجیرها در آتش جهنم ترجیح دادم، (البته) آنگاه که یارانى پیدا کردم.

و فرمود: من از زمانى که پیامبر صلى اللَّه علیه و آله از دنیا رفته همچنان مظلوم بوده‏ ام. اگر قبل از امروز یارانى براى احیاى کتاب و سنّت مى‏ یافتم- همچنان که امروز یافته‏ ام- مى‏ جنگیدم و نشستن برایم جایز نبود (1).

این حدیث در کتب دیگر:

1 . کتاب صفّین (نصر بن مزاحم): ص 474.
 .2
تفسیر عیاشى: ج 2 ص 77 ح 23.
3
. حلیة الاولیاء: ج 1 ص 85.
4
. تاریخ دمشق: ج 35 ص 900.
 .5
فتوح ابن اعثم: ج 3 ص 264 و 284.
6
. الاخبار الطوال: ص 188.
7
. نظم درر السمطین: ص 118.
8
. نزهة الابرار بروایت علّامه امینى در ثمرات الاسفار.
______________________________
(1) هلالى، سلیم بن قیس، أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم بن قیس هلالی ؛ ص582 حدیث 53

  • ابراهیم سامانی
۲۳
آبان

بسم الله الرحمان الرحیم

کلمه ثار در زیارت عاشورای معروفه و  غیر معروفه هر یک چهار بار تکرار شده :

معروفه :

1و2 . السَّلام عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللهِ وابْنَ ثارِهِ

3 . وَأکْرَمَنِی بِکَ ، أنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ

4 . وَأنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکم

غیر معروفه :

1و2 . السَّلام عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللهِ وابْنَ ثارِهِ

3 . وَ أَنْ یُوَفِّقَنِی لِلطَّلَبِ بِثَارِکُمْ

4 . اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَارِهِ


ثار در لغت :

ثار از دو ریشه و اصل گرفته می شود که هر کدام معنای خاص خود را دارد :


  • ابراهیم سامانی
۱۶
آبان

بسم الله الرحمان الرحیم

 

سلام به همه شما عزیزانی که به وبلاگ خودتون سر میزنید.

حقیقتا ممونم که وقت میزارید و مطالبو میخونید چون هیچ نیتی بجز گسترش و شناخت بیشتر و بهتر و عمیقتر معارف اهل بیت و قرآن حکیم در بین نیست ، شما عزیزان با نظرات خوب و سازنده خودتون حقیر رو در این هدف مقدس یاری کنید.

امروز میخوام راجع به شخصیتی بنویسم که راجع بهش کمتر صحبت شده در صورتی که یکی از رموز بقاء و گسترش فرهنگ اسلام ناب و مکتب شهادت و حماسه است و نقطه عطف فوق العاده ای در تاریخ اسلام محسوب می شود.

صلی الله علیک یا امام سجاد فدای مظلومیتت بشم .

تصورش هم خیلی سخته همه عزیزانت به بدترین ووحشیانه ترین شکل به شهادت برسن ولی تو نتونی کمک کنی و کاری از دستت بر نیاد در باره حضرت اباالفضل العباس که کوه توحید و صبر و استقامت بود داریم که وقتی برای آخرین بار اومد که اجازه رفتن به میدان رو بگیره و امام با رفتن برادر مخالفت فرمود ، حضرت عباس (علیه السلام) گفت

 

  • ابراهیم سامانی
۱۴
آبان

سعه صدر

یا زینب (سلام الله علیک) صبر تو یگانه است و بی مانند چون مصیبتهای تو بی نظیر و بی مانند است.                 

«سعه صدر» به معناى داشتن روح بزرگ ، گستردگی سینه و زیاد شدن تحمل و طاقت انسان است ، کسی که سعه صدر داشته باشد همچون لاستیک تراکتور از پستی و بلندی رد می شود و تاب بر نمی دارد در حالى که افراد عادى مثل لاستیک دوچرخه، با اولین ناهمواری تاب برمیدارد.

حضرت على (علیه السلام) مى‏فرماید: «آلَةُ الرّیاسة سعة الصَّدر»،(نهج‏البلاغه، حکمت‏176.) شرط لازم براى پذیرش هر مسئولیّتى، سعه‏صدر است. حتی کسی که می خواهد تشکیل خانواده دهد یا بچه دار شود یا معلمی کند و یا مسئولیتهایی بالاو مهمتر.

خدای متعال برای رسیدن به سعه صدر و تحمل مشکلات و سختیها نسخه کارآمدی نوشته : «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ » (البقرة : 153)  

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از صبر و نماز [در همه امور زندگى‏] یارى جویید زیرا خدا با صابران است.

  • ابراهیم سامانی
۱۸
مهر

بمناسبت ولادت با سعادت امام علی النقی غلیه السلام زندگینامه مختصر همراه با چند روایت ارزشمند و نورانی از حضرتش آماده شده که خدمت شما گرامیان ارائه می گردد :


حضرت ابو الحسن على بن محمد عسکرى (ع) در روز 27 ذى حجه به دنیا آمد. سپس وى مى‏گوید: ابن عیاش گفته است: میلاد ابو الحسن ثالث روز دوم رجب بوده است. همچنین وى تولد آن حضرت را روز پنجم هم ذکر کرده است. شیخ گوید: ابراهیم بن هاشم قمى گفته است: ابو الحسن عسکرى (ع) در روز سه شنبه سیزدهم رجب از سال 214 هجرى دیده به دنیا گشود».

                    


  • ابراهیم سامانی
۱۵
مهر


بسم الله الرحمان الرحیم

به مناسیت فرا رسیدن ایام الله دهه ولات و عید بزرگ غدیر برخی آیات مناسب را همراه با شان نزولشان جهت استفاده  شما عزیزان جمع آوری کردم .

حقیر را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید.

یاعلی


آیه اول :


المائدة : 55  «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ».


  • ابراهیم سامانی
۱۴
مهر

فرق نبى، رسول و امام در چیست و چه تفاوتی دارند؟

«نبى» از لفظ «نبأ» به معنى خبر خطیر و بزرگ گرفته شده و مفاد لغوى آن حامل خبر بزرگ و یا مخبر از آن، مى باشد.([1])
لفظ «نبى» در قرآن مجید درباره ى انسانى به کار مى رود که وحى الهى را از خدا، به طریق مختلف مى گیرد و حقیقت«نبى» که معادل آن در فارسى «پیامبر» است جز این، چیز دیگرى نیست و هر نوع خصوصیتى که براى «نبى» در کتاب هاى لغوى و یا تفسیرى وحدیثى گفته شده است همگى خارج از مفهوم آن بوده و هرگز این لفظ بر آنها دلالتى ندارد و باید آنها را از قراین خارجى استفاده کرد.
شیخ طوسى مى فرماید:
«انّه مؤد من اللّه بلا واسطة من البشر»([2]):
«نبى آن گزارشگرى است که بدون وساطت بشرى، از خدا خبر مى دهد».
                                                                  
  • ابراهیم سامانی
۲۷
فروردين

بسم الله الرحمان الرحیم


همانقدر که به تدبر تفکر و تعقل و اندیشه در مفاهیم بلند آیات الهی در قرآن کریم تاکید شده به ابعاد دیگر قرآن کریم همچون استماع وگوش دادن ، قرائت ، ایمان آوردن و عمل کردن به آیت الهی قرآن بسیار تاکید شده و این وضوع خود تایید مجدد همه بعدی بودن دین زیبای اسلام محمدی است و این به این معناست که دین اسلام کاملترین دین است و به همه نیازهای مادی و معنوی بشر توجه کامل دارد.

یکی از جنبه های اعجازآمیز قرآن این است که هر کس با هر ظرفیت روحی و معرفتی و هر سطحی از اطلاعات و معلومات می تواند از زلال جاری و سفره گسترده قرآن بهره مند گردد به عنوان نمونه یک شخص بی سواد که امکانات یادگیری هم نداشته می تواند با نگاه کردن و یا گوش دادن به آیات قرآن کریم از ثواب عظیم قرائت و انس با قرآن بهره مند گردد.[1]

  • ابراهیم سامانی
۱۹
فروردين

بسم الله الرحمان الرحیم

همانطور که در بحث تدبر در لغت گذشت ، تدبّر به معناى اندیشیدن در عاقبت کارها، عواقب امور و نتایج عملکردها است و نتیجه‏اش کشف حقائق و مسائلى است که با عمل به آنها به هدف نهایی - که همان بندگی بهتر رسیدن به مراحل کمال انسانیت و در نتیجه کسب رضایت خدای متعال است- نزدیک تر می شویم . به عبارت دیگر، «تدبّر» به معناى اندیشه عمیق در وراى ظاهر گفتارها، نوشته‏ها و اعمال انسان، براى روشن شدن مقصود واقعى و ظاهر شدن باطن امور مى‏باشد.

ورمز موفقیت انسانها در زندگی به رفتارهای درستِ مبتنی بر عاقبت اندشیِ بیشتر بستگی دارد ، که این عاقبت اندیشی درست و مورد تایید شرع مقدس با تدبر و تفکر در آیات نورانی قرآن بدست می آید.

بقیه در ادامه مطلب

  • ابراهیم سامانی
۰۹
دی

بسم الله الرحمان الرحیم

پاسخ اجمالی

دلایل بسیاری از کتب روایی و تاریخی؛ چه از شیعه و چه از اهل سنت وجود دارد که شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر اکرم (ص) را تأیید می نماید، اما به این نکته نیز باید توجه داشت که اگر شهادت را همانند آنچه قرآن کریم بیان فرموده؛ به معنای کشته شدن در راه خدا و رسول تعریف نماییم، بدیهی است که مقام و منزلت شخصی "پیامبر" که کشته شدن در راه اطاعت او شهادت است، به مراتب بالاتر از مقام شهیدان خواهد بود، هرچند که آن مرد الاهی با مرگ طبیعی از دنیا رحلت نموده باشند.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب


  • ابراهیم سامانی
۰۳
دی

 

اربعین در قرآن و حدیث

 

اربعین در فرهنگ قرآنی و روایی عدد مهم ، پرکاربرد و پر رمز و رازی است . موارد عدد چهل بخصوص در احادیث به طرز شگفت انگیزی زیاد است مانند اینکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)  در ابتدای دعوت علنی به اسلام چهل نفر از فامیلش را دعوت کرد. امیرالمومنین (علیه السّلام) فرمود: اگر چهل یار می داشتم حقم را میگرفتم. امام زمان(علیه السّلام) وقتی ظهور می کند در قامت یک مرد چهل ساله است. امام سجاد (علیه السّلام)  چهل بار به مکه رفت، اما حتی یک شلاق هم به حیوانش نزد و...

اما معنای واقعی اربعین و عدد چهل هنگامی معنای متعالی خود را یافت که مولای مظلوم عالم با تشنگی و گرسنگی و به فجیع ترین وضع ممکن به شهادت رسید و تا چهل روز حتی یک زائر از آدمیان نداشت و بعد از آن جابر ، صحابی گرانقدر رسول خدا و از شیفتگان اهل بیت به دیدار یار آمد. اما چرا جابر ؟ نمی دانم شاید حرفم درست نباشد ولی گویا خدای متعال فقط عذر جابر و عطیه (کمک و همراه و راهنمای جابر) را پذیرفته است . به نظر زیارت اربعین را به هر کسی نمی دهند و جابر اگر چشم سرش هم مانند چشم دلش باز بود حتی با کهولت سن حاضر بود بار ها جانش را فدای سید و سالار شهیدان کند . شگفتا بر این امت ناسپاس چه گذشته است ؟ هنوز جند سال بیش تر از نزول این آیه نگذشته که «قل‏ لا اسئلکم‏ علیه اجرا الا المودة فى القربى»  مگر این همان حسینی نیست که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود حسین از من و من از حسینم و مگر او همان حسینی نیست که جایش در آغوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و به احترام بازی او روی دوش رسول خدا سجده ی نماز طولانی می شد و مگر این لب و دهان همان لب و دهانی نیست که پیامبر آ ن را می بوسید و ...

بقیه در ادامه مطلب

 

  • ابراهیم سامانی
۱۸
آذر

با امام کاظم (علیه السلام) در سایه سار قرآن

بمناسبت ولادت با سعادت امام کاظم (علیه السلام) برخی از فرمایشات آن حضرت در باره قرآن را برای شما عزیزان می نویسم با آرزوی دعای خیر.

  • ابراهیم سامانی
۲۲
آبان

بسم الله الرحمان الرحیم

ثقلین

ییامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)در روز غدیر در بخشی از سخنان خود فرمودند:

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ.
أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ.
 
ای مردم! همانا علی و فرزندان پاکم از نسل او، یادگار گران قدر کوچک ترند و قرآن یادگار گران قدر بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.
 
هان! بدانید که آنان امانت داران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.

وبارها و بارها به مناسبت های گوناگون می فرمودند:

«انّى‏ تارک‏ فیکم الثقلین کتاب اللَّه و عترتى اهل بیتى ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابدا انّهما لن یفترقا حتى یردا علىّ الحوض»

همانا من در میان شما دو چیز بسیار گران قدر و با ارزش را بجا می گزارم کتاب خدا(قرآن) و عترتم که همان اهل بیتم هستند ,تا زمانی که به دامان آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد , آن دو هیچگاه از هم جدا نخواهند شد تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند.

ودر جای دیگر فرموده اند:

«أنا أوّلُ وافدٍ علی العزیز الجبّار یوم القیامة و کتابُه و أهلُ بیتی ثُمّ اُمَّتی، ثُمّ أسألُهُم: ما فَعَلتُم بکِتابِ اللَّهِ وبأهلِ بَیتی؟»

من و کتاب خدا و اهل بیت من، نخستین گروهى هستیم که در روز قیامت بر خداى عزیز جبار وارد مى‏شویم و سپس امت من. آنگاه من از آنها مى‏پرسم که با کتاب خدا و اهل بیتم چه کردید؟

این کلمات نورانی چه حقایق و دقایقی را به همراه دارند؟

 

  • ابراهیم سامانی
۲۱
آبان

بسم الله الرحمان الرحیم

اگر امام حسین (علیه السلام) - نعوذ بالله - با یزید بیعت می کرد چی می شد؟

جالبه بدونید خود امام حسین(علیه السلام) جواب این سوال را فرموده اند.

  • ابراهیم سامانی
۱۹
آبان

استقامت :

۱. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ »فصلت/۳۰

۲. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ » احقاف/۱۳

۳. «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً » جن/۱۶

۱. به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏ شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است!

۲. کسانى که گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگین مى‏ شوند.

۳. و اینکه اگر آنها [جنّ و انس‏] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان مى‏ کنیم!

 استقامت تا چه حد؟

وقتی به خط سیر نورانی ائمه(علیهم السلام) نگاه می کنیم در می یابیم شرط و حد استقامت بقای اصل و اساس دین  است . یعنی در شرایط امیرالمومنین و امام حسن (علیهما لسلام )بقای اساس اسلام به عدم قیام ودر شرایط امام حسین (علیه السلام )بقای اصل اسلام به قیام و حماسه عاشورایی بود در چنین شرایطی همه حتی امام معصوم فدای بقای اسلام می شوند .

مقاومت تا حد

اسارت زن و فرزند و اهل بیت پیامبر اعظم
شهادت عالمترین و پاکترین انسانها

شهادت برادران و فرزندان

طفل شش ماهه


کودک سه ساله


یتیم سیزده ساله


جوان هجده ساله


پیرمرد نود ساله


بنده سیاه حبشی


و...

این همه برای اینکه حد استقامت را بدانیم کافی نیست ؟

امام خامنه ای در تبیین شرایط کنونی فرمودند: 

امروز به برکت ملتِ هوشیارى مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته‏اى مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگى مثل انقلاب اسلامى ایران، نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا اگر در قدرتهاى مادّى باشد قادر نیستند حادثه‏ اى مثل حادثه ‏ى صلح‏ امام حسن را بر دنیاى اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه‏ ى کربلا اتّفاق خواهد افتاد.

«ههیهات منا الذلَّة»

 (ابراهیم سامانی)

  • ابراهیم سامانی
۰۸
آبان

مباهله روزبیست وپنجم ذی الحجه الحرام

کلمات کلیدی : قرآن، مباهله، اسلام، مسیحیت، پیامبر، اهل بیت

مباهله از ریشه‌ی "بهل" در لغت به معنای رها کردن آمده و "ابتهال" که از همان ماده است به معنای تضرع و خضوع در دعا معنا شده است.[1] اما مباهله در قرآن کریم به معنای ملاعنه و لعن و نفرین یکدیگر مطرح شده است؛[2] پس لعن از لوازم دعای انسان به حساب می­آید که در قرآن به این معنا بیان شده و علماء به این اعتبار، ابتهال را به لعن معنا کرده‌اند.[3[



مباهله در قرآن

بعد از فتح مکه در سال نهم هجری به دنبال تبلیغ دین مبین اسلام در شهرهای مختلف، گروه­های فراوانی از مناطق دور­دست برای پذیرش اسلام و مناظره با پیامبر اکرم(ص) به حضور ایشان در مدینه شرفیاب می­شدند؛ به همین جهت آن سال به نام "عام الوفود" یعنی سال ملاقات گروه­­ها با رسول خدا(ص) شهرت یافت.[4] یکی از آن گروه­ها چند نفر از اهل نجران و پیرو حضرت عیسی(ع) بودند که به مدینه می­آمدند تا علاوه بر آشنا شدن با کسی که خود را پیامبر معرفی می­کرد، از وضعیت دین جدید او آشنایی پیدا کنند.[5] این گروه پس از ورود به مسجد مدینه و آشنایی با پیامبر اسلام، در مورد اعتقادات دینی خود با او به محاجّه پرداختند؛ اما مسیحیان پس از مناظره و شنیدن برهان­های کافی از جانب پیامبر اسلام قانع نشدند؛ در نتیجه خدای سبحان به رسولش دستور داد تا با آنها به مباهله بپردازد:[6[

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمُ‏ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْکَاذِبِینَ»[7[

«هر گاه بعد از علم و دانشى که (درباره‌ی مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»



با توجه به تفاسیر مختلفی که درباره‌ی این آیه بیان شده، ‌نبی مکرم اسلام –صل‌الله علیه و آله- در ابتدا مسیحیان را دعوت به اسلام می­کند و آنها در مقابل خود را مسلمان و معتقد به خدا و عمل­کننده به دستورات او معرفی می­کنند. پیامبر اسلام(ص) برای مسلمان خصوصیات و صفاتی را معرفی می­کند که از جمله‌ی آن، اعتقادات صحیح در مورد حضرت عیسی(ع) است.[8

  • ابراهیم سامانی
۰۸
آبان

مباهله

 

مباهله از ریشه‌ی "بهل" در لغت به معنای رها کردن آمده و "ابتهال" که از همان ماده است به معنای تضرع و خضوع در دعا معنا شده است.[1] اما مباهله در قرآن کریم به معنای ملاعنه و لعن و نفرین یکدیگر مطرح شده است؛[2] پس لعن از لوازم دعای انسان به حساب میآید که در قرآن به این معنا بیان شده و علماء به این اعتبار، ابتهال را به لعن معنا کرده‌اند.[3]

مباهله در قرآن

بعد از فتح مکه در سال نهم هجری به دنبال تبلیغ دین مبین اسلام در شهرهای مختلف، گروههای فراوانی از مناطق دوردست برای پذیرش اسلام و مناظره با پیامبر اکرم(ص) به حضور ایشان در مدینه شرفیاب میشدند؛ به همین جهت آن سال به نام "عام الوفود" یعنی سال ملاقات گروهها با رسول خدا(ص) شهرت یافت.[4] یکی از آن گروهها چند نفر از اهل نجران و پیرو حضرت عیسی(ع) بودند که به مدینه میآمدند تا علاوه بر آشنا شدن با کسی که خود را پیامبر معرفی میکرد، از وضعیت دین جدید او آشنایی پیدا کنند.[5] این گروه پس از ورود به مسجد مدینه و آشنایی با پیامبر اسلام، در مورد اعتقادات دینی خود با او به محاجّه پرداختند؛ اما مسیحیان پس از مناظره و شنیدن برهانهای کافی از جانب پیامبر اسلام قانع نشدند؛ در نتیجه خدای سبحان به رسولش دستور داد تا با آنها به مباهله بپردازد:[6]
«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمُ‏ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْکَاذِبِینَ»[7]


 

  • ابراهیم سامانی
۰۸
آبان

قرآن " مباهله " پیامبر اعظم و اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین)

منظور از آیه مباهله : به آیه ۶۱ سوره آل عمران " آیه مباهله " مى گویند:

« فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ‏ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ »

هرگاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

  • ابراهیم سامانی
۰۴
آبان

فضیلت حفظ قرآن کریم

برای پی بردن به فضیلت و اهمیت حفظ قرآن کافی است اندکی در احادیث نورانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) در این باره و نیز در سیره عملی ایشان در تعامل با قرآن و اهل قرآن دقت کنیم. به طور کلی قرآن کریم در نگاه آن بزرگواران از جایگاهی رفیع و منزلتی ویژه برخوردار است و بالتبع مسائل مربوط به آن، از جمله «تلاوت و قرائت، تدبر و عمل به فرامین آن و یادگیری و یاد دادن آن» و نیز «حفظ قرآن و در سینه داشتن آن»، مورد سفارش ویژه ایشان قرار گرفته است که در این نوشته در باره حفظ قرآن که اهمیت فوق العاده ای دارد مطالبی بیان می کنیم.


  • ابراهیم سامانی