ذکر در قرآن 9
الزخرف : 36 وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ
و هر کس از یاد خداى رحمان (در اثر اشتغال به غیر خدا) چشم بپوشد (و کوردل شود) براى او شیطانى مى گماریم، که همواره (براى وسوسه و گمراهى) یار و همراه او باشد.
تفسیر نمونه
آرى غفلت از ذکر خدا و غرق شدن در لذات دنیا، و دلباختگى به زرق و برق آن، موجب مىشود که شیطانى بر انسان مسلط گردد و همواره قرین او باشد، و رشتهاى در گردنش افکنده،" مىبرد هر جا که خاطرخواه او است"! بدیهى است جاى این ندارد که کسى تصور جبر از این آیه کند، چرا که این نتیجه اعمالى است که خود آنها انجام دادهاند، بارها گفتهایم اعمال انسان، مخصوصا غرق شدن در لذات دنیا و آلوده شدن به انواع گناهان، نخستین تاثیرش این است که پرده بر قلب و چشم و گوش انسان مىافتد، او را از خدا بیگانه مىکند، و شیاطین را بر او مسلط مىسازد، و تا آنجا ادامه مىیابد که گاهى راه بازگشت به روى او بسته مىشود، چرا که شیاطین و افکار شیطانى از هر سو او را احاطه مىکنند، و این نتیجه عمل خود انسان است هر چند نسبت آن به خداوند نیز به عنوان" سبب الاسباب" بودن صحیح مىباشد، این همان چیزى است که در آیات دیگر قرآن به عنوان" تزیین شیطان" (فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ) (نحل- 63) یا ولایت شیطان" (فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ) (نحل- 63) تعبیر شده است.
قابل توجه اینکه جمله" نقیض" با توجه به مفهوم لغوى آن هم دلالت بر استیلاء شیاطین دارد، و هم قرین بودن آنها، در عین حال جمله" هو له قرین" بعد از آن آمده تا این معنى را تاکید کند که شیاطین از اینگونه افراد هرگز جدا نمىشوند! تعبیر به" رحمان" اشاره لطیفى است به اینکه آنها چگونه از خدایى که رحمت عامش همگان را فراگرفته روىگردان مىشوند، و از یاد او غافل مىگردند؟.
آیا چنین کسانى جز این سرنوشتى مىتوانند داشته باشند که همنشین شیاطین، و محکوم فرمان آنها گردند.
بعضى از مفسران احتمال دادهاند که" شیاطین" در اینجا معنى وسیعى دارد که حتى شیاطین انس را شامل مىشود، و آن را اشاره به" رؤسا و سردمداران ضلالت" دانستهاند که مستولى و مسلط بر غافلان از یاد خدا مىشوند و با آنها قرین هستند.
سپس به دو امر مهم که شیاطین در باره این غافلان انجام مىدهند اشاره کرده مىفرماید:" آنها این گروه را از راه خدا بازمىدارند" (وَ إِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ) .
هر وقت اراده بازگشت کنند سنگى بر سر راه آنها مىافکنند و مانعى ایجاد مىکنند تا هرگز به صراط مستقیم بازنگردند.
و آن چنان طریق گمراهى را در نظر آنها زینت مىدهند که:" گمان مىکنند هدایت یافتگان حقیقى آنها هستند"! (وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ).
همانگونه که در آیه 38 سوره عنکبوت در باره" عاد" و" ثمود" مىخوانیم:
وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ:
" شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت داد و آنها را از راه بازداشت در حالى که قبلا راه را پیدا کرده بودند".
خلاصه این وضع هم چنان ادامه پیدا مىکند انسان غافل و بیخبر در گمراهى خویش، و شیاطین در اضلال او تا هنگامى که پردهها کنار مىرود، و چشم حقیقت بین او باز مىشود،" زمانى که نزد ما حاضر مىشود مىبیند دوست و قرینش هم چنان با او است، همان کسى که عامل همه بدبختیهاى او بوده! فریاد مىزند و مىگوید:
اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود! چه بد قرین و همنشینى هستى تو"! (حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ یا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ).
همه عذابها یک طرف، و همنشینى با این قرین سوء یک طرف، همنشینى با شیطانى که هر وقت به قیافه نفرتانگیز او مىنگرد تمام خاطرههاى گمراهى و بدبختیش در نظرش مجسم مىگردد، کسى که زشتیها را در نظرش زیبا جلوه مىداد، و بیراهه را شاهراه، و گمراهى را هدایت، اى واى که او براى همیشه قرین و هم بند او است!.
آرى صحنه قیامت تجسمى است گسترده از صحنههاى این جهان و قرین و دوست و رهبر اینجا با آنجا یکى است، حتى به گفته بعضى از مفسران هر دو را با یک زنجیر مىبندند!.
ترجمه المیزان
در باره کسى گفته مىشود" عشا"،" یعشوا"،" عشوا" و" عشوا"- از باب نصر ینصر- که خود را به کورى و یا شبکورى زده باشد، بدون اینکه در چشمانش آفتى باشد. و کلمه" نقیض" از مصدر" تقییض" است که هم به معناى تقدیر است، و هم چیزى را نزد چیزى بردن. مىگوییم" قیضه له" یعنى فلانى را نزد فلان کس آورد.
بعد از آنکه گفتار به ذکر متقین منتهى شد که آخرت نزد خدا خاص ایشان است، این موقعیت پیش آمد که چیزى از سر انجام معرضین از حق که خود را از یاد رحمان به کورى مىزنند بگوید، و به مال امر آنان اشاره نماید، و بفرماید اینکه خود را از یاد خدا به کورى مىزنند، باعث مىشود که قرینهایى از شیطان ملازمشان گردند که هیچگاه از ایشان جدا نشوند، تا در آخر با خود وارد عذاب آخرتشان کنند.
پس معناى آیه چنین مىشود: کسى که از یاد خداى رحمان خود را به کورى بزند، و به این مساله به نظر شبکورها بنگرد، ما شیطانى برایش مىآوریم. و در جاى دیگر تعبیر به ارسال کرده مىفرماید:" أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَى الْکافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا" «1» و در آیه مورد بحث کلمه" ذکر" را به کلمه" رحمان" اضافه نموده تا اشاره باشد به اینکه یاد خدا خود رحمتى است از خدا.
و معناى قرین در جمله" فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ" مصاحبى است که هرگز از شخص شبکور جدا نمىشود
- ۹۴/۰۴/۰۹