جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَةِ.
عربى خدمت پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و حضرت بسوى جنگى میرفت، عرب رکاب شترش را گرفت و گفت: یا رسول اللَّه! به من عملى آموز که موجب رفتن بهشتم شود، فرمود هر گونه دوست دارى مردم با تو رفتار کنند، تو با آنها رفتار کن، و هر چه را ناخوش دارى مردم با تو کنند، با آنها مکن جلو شتر را رها کن.
الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج2 ؛ ص146