بسم الله الرحمان الرحیم
درسها و عبرتها (قسمت دوم)
امروز می خواهم راجع به اهمیت عبرت و پندگرفتن در قران و حدیث کمی فکر کنیم .
ای کاش علاوه بر ما دیگران ! هم کمی همراه با ما فکر می کردند. بد نیست گاهی به گذشته و عملکرد و روش همیشگی شیطان در دشمنی با مومنان بخصوص با شیعان و بالاخص با مملکت شیعی کمی بیشتر می اندیشیدیم و تجربیات آنها را چراغ راهمان قرار میدادیم.
قرآن
۱. قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فی فِئَتَیْنِ
الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ أُخْرى کافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ
رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فی ذلِکَ لَعِبْرَةً
لِأُولِی الْأَبْصارِ (13)آل عمران
در دو گروهى که (در میدان جنگ بدر،) با
هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد مىکرد
و جمع دیگرى که کافر بود، (در راه شیطان و بت،) در حالى که آنها (گروه مؤمنان) را با
چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مىدیدند. (و این خود عاملى براى وحشت و شکست آنها شد.)
و خداوند، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، با یارى خود، تأیید مىکند. در این، عبرتى
است براى بینایان! (13)
۲. لَقَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی
الْأَلْبابِ ما کانَ حَدیثاً یُفْتَرى وَ لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ
تَفْصیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ .یوسف /۱۱۱
در سرگذشت آنها (در سرگذشت یوسف و برادرانش و انبیاء و رسولان گذشته و اقوام مؤمن و بىایمان)درس عبرتى براى صاحبان اندیشه
بود! اینها داستان دروغین نبود بلکه (وحى آسمانى است، و) هماهنگ است با آنچه پیش روى
او (از کتب آسمانى پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزى (که پایه سعادت انسان است) و هدایت
و رحمتى است براى گروهى که ایمان مىآورند!
۳. هُوَ الَّذی أَخْرَجَ الَّذینَ کَفَرُوا
مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا
وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ
حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ
بِأَیْدیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ .حشر /۲
او کسى است که کافران اهل کتاب را در نخستین
برخورد (با مسلمانان) از خانههایشان بیرون راند! گمان نمىکردید آنان خارج شوند، و
خودشان نیز گمان مىکردند که دِژهاى محکمشان آنها را از عذاب الهى مانع مىشود امّا
خداوند از آنجا که گمان نمىکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند،
بگونهاى که خانههاى خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران مىکردند پس عبرت بگیرید
اى صاحبان چشم!
۴. إِنَّ فی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشى
. نازعات /۲۶
در این عبرتى است براى کسى که (از خدا)
بترسد!
حدیث
غرر الحکم و درر الکلم
قصار کلمات حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)
5951 3- الاعتبار یفید الرّشاد. پندگیرى (از روزگار)
رفتن به راه راست را سود بخشد.
5954 6- اعتبر تزدجر. پند گیر تا باز ایستى (از گناهان).
5956 8- افضل العقل الاعتبار، و افضل الحزم الاستظهار، و
اکبر الحمق الاغترار. برترین عقل پند گرفتن است، و برترین دوراندیشى پشت قوى
کردن، و بزرگترین حماقت فریب خوردن است.
5961 13- انّما البصیر من سمع ففکّر و نظر فابصر و انتفع
بالعبر. جز این نیست که بینا کسى است که بشنود و اندیشه و تفکر کند، و بنگرد و
بینا گردد، و از عبرتها سود برد.
5962 14- اذا احبّ اللَّه عبدا وعظه بالعبر. هرگاه
خداوند بندهاى را دوست بدارد، به وسیله عبرتها پندش دهد.
5966 18- رحم اللَّه امرء تفکّر فاعتبر و اعتبر فابصر. خدا رحمت کند کسى را که تفکّر کند و عبرت گیرد، و پس از آن که عبرت گرفت بینا گردد.
5969 21- فى تصاریف الدّنیا اعتبار. در دگرگونیهاى
روزگار عبرت است.
5973 25- قد اعتبر من ارتدع. به حقیقت که عبرت گرفت
کسى که باز ایستاد (از کارهاى خلاف).
5975 27- کفى مخبرا عمّا بقى من الدّنیا ما مضى منها. بس است براى آگاه کردن از آینده دنیا آنچه از آن گذشته و رفته است.
5981 33- لاهل الاعتبار تضرب الامثال. براى عبرت گیرندگان
است که مثلها زده مىشود.
5985 37- من کثر اعتباره قلّ عثاره. کسى که پند گرفتنش
بسیار باشد، لغزشش کم شود.
5998 50- ما اکثر العبر و اقلّ الاعتبار. چه بسیار است
عبرتها و چه اندک است پند گرفتنها.
التماس دعا