ضرورت ترویج قرآن
ضرورت ترویج قرآن امام خامنه ای:
انقلاب، ما را وارد وادىِ آشنایى با قرآن کرد. ما تازه وارد این وادى شدهایم. وقتى در کشورى، مثلًا بیست یا بیست و پنج میلیون جوان از زن و مرد هست، جا دارد که در میان اینها، اقلًّا یک دو، سه میلیون تالى قرآن، با آداب و شرایطش باشد؛ اقلًّا یک میلیون از این جوانان، حافظ کلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهى از جوانان، عارف به معانى قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهى، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زینتهاى تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همهى مردم در این کشور، قادر به روخوانى قرآن باشند. این، قاعده است. نمىشود قبول کرد، در کشورى که مردمش معتقد به اسلام هستند، احدى از آحاد مردم غیر از اطفال بسیار کوچک باشند که نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اینکه در نظامى، مردم بر پایهى اسلام زندگى کنند.
این دورى ما از قرآن را رژیم کافر ملحد معاند پهلوى به وجود آورد. لذا وقتىکه من مىگویم اگر ما پنجاه میلیون نفر هستیم غیر از چند میلیون بچههاى کوچکِ زیر پنج سال بقیه باید بتوانند قرآن را از رو تلاوت کنند، شما تعجب مىکنید؛ در حالى که تعجب ندارد. مگر اینطورى نبود؟ قبل از دوران رژیم گذشته، تقریباً اینگونه بود. بىسوادها اکثریت قاطع بودند؛ اما غالب آنها قرآن را بلد بودند. شما جوانان ندیدهاید؛ ولى من و کسانى که در سنین من هستند، به تکرار و تکرار، کسانى را دیدهایم که سواد روخوانى نداشتند و حروف فارسى را نمىشناختند؛ لیکن مىتوانستند قرآن را از رو بخوانند.
مکتبهاى قرآن، بچههاى چهارساله و پنجساله را قرآن درس مىداد. من خودم در سن پنجسالگى به مکتب رفتم و قرآن یاد گرفتم. امثال من، در همان مکتبى که ما مىرفتیم، زیاد بودند و اصلًا مکتبخانهها همینطور بود. این مکتبخانههایى که رژیم منحوس پهلوى، شجاعت و شهامت بخرج داد! و رعد و برق کرد و آنها را برچید، خانههایى براى تعلیم قرآن بودند. یک زن یا مردى مىنشست، بچههاى مردم را قرآن یاد مىداد، بعد این بچهها در جامعهاى مىافتادند که در آن، سواد و علم و فرهنگ، متعلق به عدهى خاصى بود؛ اما قرآن را بلد بودند. جامعهى اسلامى، اینطورى است. جایى که مسلمانان هستند، این گونهاند.
باید همه قرآن را بلد باشند. امروز، فردى داراى تحصیلات عالیه و احیاناً قادر به نطق به چند زبان بیگانه، بلد نیست یک سطر قرآن را بخواند! شما را به خدا، این در جامعهى ما طبیعى است، یا تصنعى و تحمیلى؟! طبیعى نیست. مگر این مىشود؟ انسان مىبیند که کاسب، تاجر، کارگر، دانشجو، حتّى طلبه، در صحیحخوانى قرآن کمبود دارند. این، نقص بزرگى است؛ این را باید برطرف کنیم. قبل از انقلاب، کسى از ما توقع نداشت. همان قدر که مىتوانستیم، در یکگوشه یا در یک مسجد، چهار نفر بچهى کوچک یا جوان را دور هم جمع مىکردیم که اینها قرآن یاد بگیرند؛ اما امروز چه؟
همت را بر این مسئله بگمارید که تمام مردم بتوانند قرآن را یاد بگیرند[1]
[1] آیتاللّه العظمى سید على خامنهاى، بیانات، 25جلد.
بیانات ؛ سال1369