مباهله در قرآن
« نجران » ، با هفتاد دهکده تابع خود ، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار دارد. پیامبر اسلام در سال دهم هجرت نامهای به اسقف نجران نوشت و طی آن مسیحیان نجران را به دین اسلام دعوت کرد. نمایندگان پیامبر اسلام، عتبة بن غزوان و عبدالله بن ابیامیة و الهدیر بن عبدالله و صهیب بن سنان، نامه را به اسقف مسیحیان نجران رساندند.
فرازی از نامه آن حضرت: به نام خدای ابراهیم ، اسحاق و یعقوب. از محمد پیامبر خدا به اسقف نجران : خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می کنم ، و شما را از پرستش « بندگان» ، به پرستش « خدا» دعوت می نمایم . شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد گردید، اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی جزیه بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود.
هیئت مسیحیان نجران متشکل از ۴۰ یا ۶۰ یا ۷۰ نفر به مدینه رفتند که بزرگان این هیئت را چنین نام بردهاند: ابوحارثة بن علقمة که اسقف اعظم اهالی نجران بود و عاقب که اسم او عبدالمسیح بود و سید که اسم او ایهم بود. به مذاکره با پیامبر پرداختند. بخشی از مذاکره آنان چنین است:
پیامبر (ص) ، من شما را به آئین توحید ، پرستش خدای یگانه و تسلیم در برابر اوامر او دعوت می کنم . سپس آیاتی چند از قرآن برای آنان تلاوت نمود.
نمایندگان نجران: اگر منظور از اسلام ، ایمان به خدای یگانه جهان است ، ما قبلاً به او ایمان آورده و به احکام وی عمل می نمائیم.
پیامبر اکرم : اسلام علائمی دارد و برخی از اعمال شما ، حاکی است که به اسلام واقعی نگرویده اید . چگونه می گوئید که خدای یگانه را پرستش می کنید ، حال آنکه شما صلیب را می پرستید ، از خوردن گوشت خوک پرهیز نمی کنید و برای خدا فرزند قائلید؟
نمایندگان نجران : ما او را (مسیح) خدا می دانیم زیرا او مردگان را زنده کرد بیماران را شفا بخشید ، و از گِل پرنده ای ساخت و آن را به پرواز درآورد ، و تمام این اعمال حاکی است که او خدا است.
پیامبر اکرم: نه ! او بنده خدا و مخلوق او است ، که خدا او را در رحم مریم قرار داد و این قدرت و توانایی را خدا به او داده است.
یکی از نمایندگان نجران: آری او فرزند خدا است زیرا مادر او مریم ، بدون اینکه با کسی ازدواج کند ، او را به دنیا آورده است . پس پدر او خدای جهان می باشد.
در این هنگام ، فرشته وحی نازل گردید و به پیامبر گفت که به آنان بگوید : « وضع حضرت عیسی از این نظر مانند حضرت آدم است که او را با قدرت بی پایان خود ، بدون اینکه دارای پدر و مادری باشد از خاک آفرید. » ( آل عمران /59)
نمایندگان نجران : گفت و گوهای شما ما را قانع نمی کند. راه این است که در وقت معینی با یکدیگر مباهله نمائیم ، و بر دروغگو نفرین بفرستیم ، و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود کند.[2]
در این هنگام ، حضرت جبرائیل نازل گردید ، آیه مباهله را آورد تا پیامبر با کسانی که با او مجادله می کنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد:
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائکُم وَ نِسائنا و نِسائکُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـکُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنة الله علی الکاذبین.
به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم. ( آل عمران /61)
قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند. پیامبر و نمایندگان نجران، توافق کردند که مراسم مباهله در نقطهای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد. اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه کنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید. این مطلب که در روایات شیعه و سنی آمده متفق اند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را با خود به میعادگاه برد از پنجاه و یک طریق از شیعه و سنی نقل گردیده است[3].
او پیش از ورود به میدان « مباهله» ، به همراهان خود گفت: من هر وقت که دعا کردم ، شما دعای مرا با گفتن آمّین بدرقه کنید.[4]
اسقف نجران گفت: من چهره هائی را می بینم که هر گاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگترین کوهها را از جای بکند ، فوراً کنده می شود. بنابراین ، هرگز صحیح نیست ما با این افراد ِ با فضیلت ، مباهله نمائیم ؛ زیرا بعید نیست که همه ما نابود شویم ، و ممکن است دامنه عذاب گسترش پیدا کند ، همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین حتی یک مسیحی باقی نماند.[5]
هیئت نمایندگی حاضر شدند که هر سال مبلغی به عنوان «جزیه» (مالیات سالانه ) بپردازند. سپس پیامبر اکرم (ص) فرمود: عذاب ، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد می شدند ، صورت انسانی خود را از دست داده، در آتشی که در بیابان برافروخته می شد، می سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران نیز کشیده می شد[6].
--------------------------------
پی نوشت
[1] - العین، مفردات، مجمع البحرین.
[2] - الثعلبی (متوفی 427 هـ. ق.) تفسیر الکشف و البیان، ذیل آیه 61 سوره آل عمران.
[3] - السیوطی (متوفی 911 هـ.ق.) تفسیر الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ذیل آیه 61 سوره آل عمران. الزمخشری (متوفی 538 هـ.ق.)، تفسیر الکشاف، ذیل آیه 61 سوره آل عمران. الطبرسی (متوفی 548 هـ.ق.)، تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه 61 سوره آل عمران. الطبطبائی (متوفی 1401 هـ.ق.)، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه 61 سوره آل عمران.
[4] - فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی ، ج2.
[5] - تفسیر المیزان، ج3، ص250.
[6] - فروغ ابدیت ، جعفر سبحانی ، ج2.
منبع : http://www.tahzib-howzeh.com