برف در قرآن ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال این است که آیا اسم همه چیز و همه ی افراد مثل برف در قرآن آمده است یا نه؟
پاسخ این سوال به مقدار شناخت از قرآن کریم برمی گردد . اگر ما دنیا را به یک کلاس درس و پیامبران و امامان علیهم السلام را به معلم و کتب آسمانی را به کتاب درسی تشبیه کنیم پاسخ را بهتر درک می کنیم که بشر پس از طی مراحل و کلاس های ابتدایی به مرحله ای از تکامل رسید که خدای متعال بهترین معلم از بین همه معلمین ممتاز که همان حضرت محمد باشد را همراه با بهترین و کاملترین متن درسی که همان قرآن کریم باشد را برای انسان فرستاد
سبأ : 28 «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ»
و ما تو را براى همه مردم جز مژدهرسان و بیم دهنده نفرستادیم، ولى بیشتر مردم [به این واقعیت] معرفت و آگاهى ندارند.
و این مسیر مهم را با جانشینان آخرین و برگترین پیامبر ، یعنی ائمه دوازده گانه علیهم السلام کامل نمود.
الأحزاب : 33 إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً
جز این نیست که همواره خدا مىخواهد هرگونه پلیدى را از شما اهل بیت [که به روایت شیعه و سنى محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلاماند] برطرف نماید، و شما را چنان که شایسته است [از همه گناهان و معاصى] پاک و پاکیزه گرداند.
چرا که قرآن منحصر به یک مکان و زمان و افراد محدود نبود که دیگر نیاز به توضیح و تبیین برای آیندگان نداشته باشد بلکه قرآن در حکم کاملترین قانون اساسی جن و انس است که تا قیام قیامت باید طبق دستورات آن عمل کرد و طبعا این قانون اساسی نیاز به مبین و مفسری دارد که متصل به علم الاهی بوده و به همه جوانب قرآن تسلط داشته باشد
آل عمران : 138 «هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقینَ»
این [قرآن] براى همه ی مردم، بیانگر [حوادث و واقعیات] و براى همه ی پرهیزکاران سراسر هدایت و اندرز است.
النحل : 64 وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر براى اینکه حقایقى را که در آن اختلاف کردهاند، براى آنان توضیح دهى [تا از آرا، نظریات وسلیقههاى باطلشان نسبت به حقایق دست بردارند] و براى مردمى که ایمان دارند [مایه] هدایت و رحمت باشد.
الإمامُ الصّادقُ علیهالسلام
لمّا سُئلَ : ما بالُ القرآنِ لا یَزدادُ علَى النَّشرِ والدَّرسِ إلاّ غَضاضَةً ؟: لأنَّ اللّهَ تبارکَ وتعالى لم یَجعَلْهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ ، ولا لِناسٍ دونَ ناسٍ ، فهُو فی کلِّ زَمانٍ جَدیدٌ ، وعِند کُلِّ قَومٍ غَضٌّ إلى یَومِ القِیامَةِ .
از امام صادق علیه السلام سؤال شد : چه سرّى است که قرآن هر چه بیشتر خوانده و بحث شود ، برتازگی و طراوت آن افزوده مى شود؟ حضرت فرمود: چون خداوند تبارک و تعالى ، آن را تنها براى زمانى خاص و مردمى خاصّ قرار نداده است . از این رو ، در هر زمانى و براى هر مردمى ، تا روز قیامت ، تازه و با طراوت است .
بحار الأنوار : ج/89 ص/15 – امالی شیخ طوسی ص/580
پس قرآن همه ی موارد مورد نیاز بشر برای رسیدن به سعادت و تکامل در دنیا و آخرت را دربر دارد.
از همین جا معلوم می شود وظیفه قرآن بیان کلیات همه مسائل مورد نیاز و مهم برای سعادتمندی او در دنیا و آخرت است نه بیان تک تک اسامی افراد و یا اشیاء عالم مانند برف و یخ و یخچال و ...
روش خدای متعال در بیان مسائل در قرآن دسته بندی از اهم به مهم است یعنی هر چه مسئله مهمتر باشد بیشتر هم به آن پرداخته می شود مانند مسائل مهم اعتقادی توحید و معاد و نبوت و ... و یا احکام سرنوشت ساز ونماز و روزه و... و اگر در مسیر هدایت نقشی نداشته باشد نیازی هم به بیان آن نمی بیند .
روش دیگر بیان با مثال است که تمثیلهای قرآن معروفند مانند آیه 14 سوره رعد که کسانی را که غیر خدا را می پرستند را به کسی تشبیه میکند که ادای آب خوردن را در می آورد ولی واقعا سیراب نمی شود.یا در مقابل کسانی که به آفرینش حضرت عیسی علیه السلام اشکال می گرفتند که چگونه بدون پدر آفریده شده مثال بالا تر میزند و میفرماید حضرت آدم که از خاک آفریده شد و این از قدرت خداست (آل عمران/59) و مثالهای فراوان دیگر.
روش دیگر بیان عبرتهای تاریخی است که داستانهای عبرت آموز ومفید گذشتگان را برای عبرت گیری از آنها بیان می فرماید مانند داستان عاقبت نافرمانی قوم عاد و ثمود و فرعونیان و ...
و البته بیانها و روشهای متفاوت دقیق و پیشرفته دیگر که وجه اشتراک همه گزینش مطالب کلی و مفید از بین همه مطالب است.
به همین دلیل اینکه اسم چیزی در قرآن نیاید نقص آن محسوب نمی شود که اگر اینگونه بود باید به بسیاری از افراد و اشیاءی که اسم آنها در قرآن نیست هم این اشکال وارد می شد
شاید بپرسید پس در جزئیات چه کنیم که قرآن نفرموده ؟
پاسخ کاملا روشن است : الأنبیاء : 7 «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
اگر نمىدانید از دانایان بپرسید
که طبق روایات ،ذکر در اینجا رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل ذکر همان اهل بیت ایشان علیهم السلام هستند. پس اگر در موردی که نیاز به شرح و توضیح و تفسیر بود سراغ اهل بیت علیهم السلام می رویم که در زمان غیبت روایات ایشان و عالمان به علوم ایشان بعنوان منبع قرار می گیرند.
یک مثال عرض کنم : نماز مهم ترین عبادت است که بارها به وجوب برپایی آن و بعضی از خواصش در قرآن بیان شده :
طه : 14 «إنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری»
همانا! من خدایم که جز من معبودى نیست، پس مرا بپرست و نماز را براى یاد من برپا دار.
ولی در هیچ آیه ای جزئیات خواندن آن مانند تعداد رکعات و مثلا به وجوب سوره حمد اشاره نشده، ولی همه این جزئیات و اجزاء و شرایط را مبیّن و مفسر واقعی قرآن یعنی حضرت پیامبر و ائمه علیهم السلام ،کامل و واضح بیان می کنند چرا که یکی از وظایف مهم ایشان بیان و تفسیر آیات و حفظ احکام و اجرای آن می باشد.
در مورد برف هم مثل خیلی چیزهای دیگر که در هدایت و سعادت انسان نقش اساسی ندارند اسم خاص آن ذکر نشده ولی درباره آب و ابر و سرما که عوامل تشکیل برف هستند توضیح داده شده .
البته جواب پایانی این است که به برف هم در قرآن اشاره شده :
النور : 43 «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجی سَحاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصار»ِ
آیا ندانسته اى که خدا ابرى را [به آرامى] مىراند، آن گاه میان [اجزاى] آن پیوند برقرار مىکند، سپس آن را انبوه و متراکم مىسازد، پس مىبینى که باران از لابلاى آن بیرون مىآید، و از آسمان از ابرها همچون برف (و تگرگى) فرو مىریزد، پس آسیب آن را به هر که بخواهد مىرساند، و از هر که بخواهد برطرف مىکند، (که) نزدیک است درخشندگى برقش دیده ها را کور کند (پدیده برف کوری یا نور زدگی).
توضیح :
کلمه" برد" در این آیه قطعات یخى (تگرگ و برف) است که از آسمان مىآید
یکی از پدیده های شگفت انگیز این است که خدا از آسمان، از کوه هایى که در آسمان است (ابرهای فشرده و با عظمت)، دانه هاى برف نازل می کند" (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ)
در فرهنگ لغات قرآنی و عربی مانند مفردات راغب (بَرد) را برف یا بارانى که در اثر هواى سرد منجمد می شود ترجمه کرده اند.
برد السّحاب- مخصوص به هواى سرد و ابرى است.
سحاب أَبرد و برد: ابرى که بسیار سرما زاست.
خداى تعالى فرماید: (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ- 43/ نور)، (یعنى ریزش برف از ابرهاى متراکم چون کوهها)
ترجمه مفردات، ج1، ص: 258
می بینیم که اشاره ی کاملا آشکاری به برف شده چون منظور از چیز سرد که می بارد و برقش چشم را می آزارد بی شک همان برف است .
اگر قرار بود پیامبر فقط مواردی که عربها می فهمیدند بگوید چون از جای دیگر خبر نداشت پس این معجزات قرآن در پیش گویی آینده (مانند پیش گویی پیروزی روم بر ایران در چند سال آینده) و خبر دقیق از گذشته (داستانهای راستین اقوام و انبیا) و معجزات علمی (مانند آیه 125 انعام که از رقیق بودن وافت فشار هوا در ارتفاع خبر می دهد یا آیه 30 انبیاءکه به چگونگی ایجاد عالم اشاره می کند)چیست پس نامه های به امپراطوریهای بزرگ آن زمان چه معنایی دارد،و از همه مهمتر چگونه کسی که برف ندیده از در این آیه از چگونگی تشکیل برف و پدیده برف کوری یا نور زدگی
خبر می دهد.
و اینکه شخصی که به گواهی تاریخ یک روز هم به مکتب نرفت و هرگز دیده نشد که شاگرد کسی باشد چگونه کتابی می آورد که اعرابی در بالاترین سطح از فصاحت و بلاغت از آوردن مثل آن عاجز بودند و وقتی کم می آوردند او را متهم به سحر و جادو می کردند و با ایجاد سر و صدا مانع رسیدن آوای روح بخش قرآن به مخاطبین می شدند و خود شبانه برای گوش دادن به قرآن پشت در خانه حضرت جمع می شدند.
منبع : اختصاصی سراج منیر
- ۹۴/۱۲/۱۸