تنها راه نجات
آل عمران : 101 «وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»
و چگونه کفر می ورزید در حالی که آیات خدا بر شما خوانده می شود، و پیامبر او در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است.
این آیه در مدینه نازل شده و در زمان حکومت حضرت رسول اعظم و بعد از تشکیل جامعه اسلامی و بعد از افزایش شبهات یهود و مبارزات مخفی آنها علیه مسلمانان و حکومت اسلامی.
و از کلمه پرسشی و تعجبی "کیف" استفاده فرمود تا این را برساند که واقعا با وجود قرآن و مبیّن و معلّم آن، فریب دشمن را خوردن و گمراهی، عقلا غیر ممکن است. پس با وجود این دو اگر دچار کفر و انحراف شدید، مشخصا و یقینا از آنها جدا شده اید و آن دو را کنار گذاشته اید و اینکه هیچ عذر و بهانه و توجیهی هم برای این گمراهی پذیرفته نیست.
مراد از " کفر" در جمله" وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ" گمراه شدن و فریب خوردن بعد از استقرار حکومت و جامعه اسلامی مبتنی بر قرآن و سنت است.
و جمله " و أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ ..." کنایه است از امکان اعتصام به آیات خدا و به رسول برای نجات از کفر و گمراهی در اثر عملیات نفوذ و خرابکاری دشمن اصلی یعنی یهود و مشرکان.
این عمل یعنى رجوع به پیغمبر و ابطال شبهه هایى که یهود القا کرده و تمسک به آیات خدا و دست به دامان رسول شدن، خود اعتصام به خدا و رسول است. و اعتصام به خدا و رسول هم در حقیقت اعتصام بخدا است. و کسى که به خدا اعتصام کند و به دامان او چنگ بزند، به سوى صراط مستقیم هدایت شده است.
بنا بر این "من یعتصم" یعنی تمسک جستن به خدا با قرآن و سنت، در حقیقت، این شرطی است که در هر زمان و مکانی و در هر مورد مشابهی محقق شود نجات و پیروزی حتمی است.
و مراد از " هدایت به سوى صراط مستقیم"، راه یافتن به ایمانى ثابت است. چون چنین ایمانى، صراطى است که نه اختلاف مى پذیرد و نه تخلف، صراطى است که سالکان خود را در وسط خود جمع مى کند و نمى گذارد از راه منحرف شده و گمراه کردند.
و در اینکه با تعبیر فعل گذشته " فقد هُدى" مطلب را محقق نمود و فاعل را حذف کرد، مى فهماند که هر کس به خدا تمسک و اعتصام جوید، هدایتش قطعى است، چه خودش متوجه باشد و چه نباشد.
و از آیه شریفه این معنا روشن مى شود که کتاب و سنت در دلالت و روشنگرى هر حقى که ممکن است اشخاص در باره آن گمراه گردند، کافى است. چون مى فرماید: تمسک به خدا که همان تمسک به کتاب خدا است، و اعتصام به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که همان تمسک به سنت آن جناب است، نمى گذارد در هیچ موردى حق و باطل بر کسى مشتبه گردد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فَإِذَا التَبَسَتَ عَلَیْکُمْ الْفِتَنُ کَقِطَعِ الْلَّیَلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ...
پس هرگاه فتنه ها همچون پاره های شبِ ظلمانی شما را فراگرفت و به شبهه انداخت پس بر شما باد که دست به دامان قرآن شوید...
(برگرفته از تفسیر المیزان)
اما نکته اساسی اینکه در فرهنگ و سیره ناب اسلام محمدی که برگرفته از آیات قرآن کریم و سیره معصومین علیهم السلام است پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) و نواب ایشان در زمان غیبت با شرایط ویژه و مشخص، در امتداد هم بوده و در حکم هم هستند به این معنا که در انقلاب اسلامی که نظامی است بر پایه اصل مترقی و قرآنیِ ولایت فقیه که نایب امام معصوم است در زمان غیبت، باید این آیه همیشه و در هر جا پیش روی همه باشد تا بدانند راه فریب و ضربه خوردنشان از کجاست و راه نجاتشان در چیست؟ و اینکه گمراهی از کسی پذیرفته نیست در حالی که قرآن مجید توسط نایب الامام برایشان تبیین و تفسیر می شود.
تنها راه نجات
امام خمینی:
ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم مى ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان - سلام اللَّه علیه - حالا بیاید، باز این قلم ها مخالف اند با او. و آنها هم بدانند که قلم هاى آنها نمى تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلى که شما طرح مى کنید ملت مى فهمد، متوجه مى شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید.
صحیفه امام ؛ ج10 ؛ ص308