ذکر در قرآن 3
بسم الله الرحمن الرحیم
آل عمران : 191 «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»
آنهایى که در هر حالت (ایستاده و نشسته و خوابیده) خدا را یاد کنند و دائم فکر در خلقت آسمان و زمین کرده و گویند پروردگارا این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده اى، پاک و منزهى، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار.
*******************************
تفسیر
یعنى کسانى که خداى تعالى را در همه احوال یاد مىکنند (چه در حال قیام و چه قعود و چه دراز کشیده) و اما معناى ذکر و تفکر قبلا گذشت و حاصل معناى دو آیه این است: نظر کردن و اندیشیدن در آیات آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز در نظر کننده و اندیشنده ذکر دائمى از خدا را پدید آورد و در نتیجه صاحبان این نظر و اندیشه دیگر در هیچ حالى خدا را فراموش نمىکنند، و نیز باعث مىشود که در خلقت آسمانها و زمین تفکر کنند، و به این وسیله متوجه شوند که خداى تعالى بزودى آنان را مبعوث خواهد کرد، و به همین جهت از خداى تعالى درخواست رحمتش را نموده و از او مىخواهند وعدهاى را که داده، در حق آنان تحقق بخشد.
(ترجمه یا لمیزان ج4 ص 136)
*******************************
نکته ها:
به فرموده ى امام باقر علیه السلام، افراد سالم، نماز را ایستاده و افراد مریض، نشسته و افراد عاجز، به پهلو خوابیده، به جا آورند.
پیامها:
1 نشانه ى خردمندى، یاد خدا در هر حال است. «لِأُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ»
2 اهل فکر، باید اهل ذکر باشند. «لِأُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ»، «وَ یَتَفَکَّرُونَ»
3 ایمان بر اساس فکر و اندیشه ارزشمند است. «یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»
4 ایمان و اعتراف با تمام وجود ارزش دارد. نباید به اعتراف زبانى اکتفاء کرد. «یَتَفَکَّرُونَ»، «رَبَّنا ما خَلَقْتَ ...»
5 ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانى ذکر مىگویند، ولى اهل فکر نیستند و کسانى اهل فکر هستند، ولى اهل ذکر نیستند. «یَذْکُرُونَ»، «یَتَفَکَّرُونَ»
6 آنچه سبب رشد و قرب است، ذکر و فکر دائمى است نه موسمى. «یَذْکُرُونَ» و «یَتَفَکَّرُونَ» فعل مضارعاند که نشان استمرار است.
7 شناختِ حسّى طبیعت کافى نیست، تعقّل و تفکّر لازم است. «یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
8 کسى که در آفرینش آسمانها و زمین فکر کند، پى مىبرد که خالق هستى، پروردگار ما نیز هست. «یَتَفَکَّرُونَ»، «رَبَّنا»
9 آفرینش بیهوده نیست، گرچه همه اسرار آن را درک نکنیم. «ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»
10 اوّل تعقّل و اندیشه، سپس ایمان و عرفان، آن گاه دعا و مناجات. «یَتَفَکَّرُونَ»، «رَبَّنا»، «فَقِنا»
11 اگر هستى بیهوده و باطل نیست، ما هم نباید بیهوده و باطل باشیم. «ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»، «فَقِنا عَذابَ النَّارِ»
12 هستى هدفدار است، پس هر چه از هدف الهى دور شویم به دوزخ نزدیک مىشویم. «فَقِنا عَذابَ النَّارِ»
13 قبل از دعا، خدا را ستایش کنیم. «سُبْحانَکَ فَقِنا ...»
14 ثمرهى عقل و خرد، ترس از قیامت است. «لِأُولِی الْأَلْبابِ»، «فَقِنا عَذابَ النَّارِ»
تفسیر نور، ج2، ص: 224
اختصاصی سراج منیر
- ۹۴/۰۳/۱۷