سجده در روایات7
بسم الله الرحمان الرحیم
سجده
وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام سَجْدَةُ الشُّکْرِ وَاجِبَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَکَ وَ تُرْضِی بِهَا رَبَّکَ وَ تَعْجَبُ الْمَلَائِکَةُ مِنْکَ وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا صَلَّى ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَةَ الشُّکْرِ فَتَحَ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحِجَابَ بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْمَلَائِکَةِ فَیَقُولُ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی أَدَّى فَرْضِی وَ أَتَمَّ عَهْدِی ثُمَّ سَجَدَ لِی شُکْراً عَلَى مَا أَنْعَمْتُ بِهِ عَلَیْهِ مَلَائِکَتِی مَا ذَا لَهُ عِنْدِی قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ یَا رَبَّنَا رَحْمَتُکَ ثُمَّ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا لَهُ فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ یَا رَبَّنَا جَنَّتُکَ ثُمَّ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ یَا رَبَّنَا کِفَایَةُ مُهِمِّهِ فَیَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا قَالَ وَ لَا یَبْقَى شَیْءٌ مِنَ الْخَیْرِ إِلَّا قَالَتْهُ الْمَلَائِکَةُ فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَا مَلَائِکَتِی ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَشْکُرُ لَهُ کَمَا شَکَرَ لِی وَ أُقْبِلُ إِلَیْهِ بِفَضْلِی وَ أُرِیهِ وَجْهِی. من لا یحضره الفقیه، ج1، ص: 334
احمد بن محمّد بن خالد برقى از پدرش از محمّد بن ابى عمیر از حریز از مرازم از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: سجده شکر بر هر مسلمانى واجب است، نمازت را با آن کامل و رضاى پروردگارت را حاصل میسازى، و فرشتگان از این کارت به شگفت آمده و آن را دوست دارند، و بدون شک هر گاه بنده نماز بگزارد و پس از فراغ در پى آن بسجده شکر رود، پروردگار متعال حجاب از میان او و فرشتگان برگیرد، و به آنان خطاب کند: بنگرید بسوى بنده من که وظیفه واجب انجام داده و به پیمان من وفا نموده، و بشکرانه برخوردارى از انعام من برایم بسجده افتاده،ملائکه ی من بگوئید نزد من پاداش او چه خواهد بود؟ فرشتگان گویند: اى پروردگار ما پاداش او رحمت تو است، خداوند متعال فرماید: دیگر چه؟ گویند: خداوندا بهشت تو، باز پرسید دیگر چه پاداشى دارد؟ گویند: آنکه گرفتاریهاى او را برطرف سازى، باز خداوند پرسید: دیگر چه؟ امام علیه السّلام فرمود: چیزى باقى نماند مگر آنکه فرشتگان آن را نام برند، باز خداوند تکرار فرماید: دیگر چه؟ آنها گویند: بار الها ما را فهم آن نیست، آنگاه خداوند متعال گوید: آنکه من از او تشکّر نمایم همان طور که او مرا شکر نمود، و با فضل خود به او رو کنم، و از دیدار وجه خویش برخوردارش سازم.
شرح
مصنّف کتاب- رحمة اللَّه علیه- گوید: هر کس خداوند را- تعالى ذکره- به داشتن جسم و صورت وصف کند پس بىشک کافر گشته و براى او شریک گرفته، و مقصود از وجه پروردگار همان پیامبران و اولیاء معصومین صلوات اللَّه علیهم اجمعین میباشند و آنانند که بندگان به سبب آنها به خداوند رو میکنند و بشناخت او و دین او میرسند، نظر کردن به ایشان در روز رستاخیز ثواب بزرگى است که برتر از تمام ثوابها است. (در روایات از وجه الله تعبیر به حضرات ائمه معصومین علیهم السلام و در بعضی روایات تعبیر به امیرالمومنین علیه السلام شده و از آنجا که ایشان بزرگترین شفعاء روز قیامتند توفیق دیدارشان می تواند همان برخورداری از شفاعتشان باشد. در بعضی راوایات هم وجه الله را همان نزدیکی و تقرب به خدا و ثواب الاهی دانسته اند که منافاتی با مطلب بالا ندارد زیرا تقرب بوسیله حضرات معصومین علیهم السلام بهترین نزدیکی به خدای متعال است.)
بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج24 ؛ ص303 / أمالی المرتضى، ج1، ص: 593 / مناقب آل أبی طالب علیهم السلام ؛ ج3 ؛ ص272