لا اله الا الله
شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ب.ظ
مطلب مهمی در ادامه آمده لطفا مطالعه بفرمایید
لَمَّا وَافَى أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام نَیْسَابُورَ وَ أَرَادَ أَنْ یَخْرُجَ مِنْهَا إِلَى الْمَأْمُونِ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ أَصْحَابُ الْحَدِیثِ فَقَالُوا لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تَرْحَلُ عَنَّا وَ لَا تُحَدِّثُنَا بِحَدِیثٍ فَنَسْتَفِیدَهُ مِنْکَ وَ کَانَ قَدْ قَعَدَ فِی الْعَمَّارِیَّةِ فَأَطْلَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ سَمِعْتُ أَبِی مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ یَقُولُ سَمِعْتُ أَبِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِیلَ علیه السلام یَقُولُ سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.
معانی الأخبار، النص، ص: 371
هنگام خروج امام رضا علیه السلام از نیشابور گروهی از اهل حدیث نزد امام آمدند و عرض کردند ای پسر رسول خدا آیا از پیش ما می روی و حدیثی که از آن بهره ببریم برایمان نمی فرمایید امام در حالی که در کجاوه نشسته بودند سر مبارکشان رابیرون آوردند و فرمودند شنیدم از پدرم امام کاظم که فرمود از پدرم امام صادق شنیدم که فرمود از پدرم امام باقر شنیدم که فرمود از پدرم امام سجاد شنیدم فرمود از پدرم امام حسین شنیدم فرمود از پدرم امیرالمومنین شنیدم که فرمود از رسول خدا شنیدم فرمود شنیدم جبرئیل فرمود از خدای عزیز و بزرگ شنیدم که فرمود لا اله الا الله دژ و قلعه من است هر که در قلعه من وارد شود از عذاب من در امان است و بعد از کمی مکث و حرکت کجاوه فرمودند به شرطهایی(می شود داخل این قلعه شد)و من از شروط آن هستم.***
چند جمله ای در باره این روایت نورانی عرض می کنم
مشخص است که محور آن توحید است و توحید و اعتقاد به یگانگی و وحدانیت خدای متعال رکن و اساس دین است به این معنی که اگر توحید دراعتقاد محکم شد بقیه موارد هم درست می شود و الا همه اعتقادات دیگر و حتی عبادات شخص هم دچار نقص و ایراد خواهد شد.ببینید اگر کسی خدا را به یگانگی و به درستی بشناسد قطعا خود را ملزم به گوش دادن حرف های این خدا می داند همه مشکلات وقتی پیش می آید که من خدا را درست نفهمیدم و او را به عنوان یگانه موثر و فرمانروای همه عالم نشناختم پس خیلی هم در انجام دستوراتش جدی نیستم در اینصورت نماز و روزه و خمس و زکات و ... کم کم رنگ می بازد و پول و قدرت کم کم جای توکل را می گیرد و شخص از قلعه نفوذ ناپذیر توحید خارج شده و دچار عذاب غیر قابل تصور الاهی می شود.
بسیاری از عزیزانی که در باره سستی فرزندانشان در عبادت که در بین بسیاری از جوانها فراگیر شده با حقیر مشورت می کنند بعد از بررسی های اولیه در می یابم که اشکال از اعتقادات اوست به خصوص اصل مهم توحید و چون عبادت او از نوجوانی به تقلید و برای خوشایند پدر و مادر بوده با کوچکترین شک و تردید و شبهه براحتی آن را کنار می گذارد.
در مکانهای مذهبی و جاهایی که بحث از دین و دین داری است بیشتر صحبت بر سر انجام درست عبادات عملی مثل نماز و روزه و حجاب و ...است و کمتر کسی به بحث مهمتر و ریشه ای تر که همان اعتقادات است می پردازد.
اگر اعتقاد درست شود بسیاری از اشکالات خود به خود برطرف می گردد و برای همین است که میبینیم اعتقاد به الله و یگانگی آن که نماد اصلی آن عبارت لا اله الا الله است در کلام امام که در واقع گوینده اش خداست این قدر مهم شمرده شده و باعث نجات از عذاب است.
اما برای ورود به این دژ مستحکم وسایل و شروطی نیاز است و هرکسی به بارگاه آن راه نمی یابد و طبق فرموده امام رضا علیه السلام پذیرش ولایت حضرات ائمه علیهم السلام از شروط آن است. اینجاست که نا خدا گاه به یاد حدیث مورد اتفاق شیعه و سنی می افتیم که نبی مکرم اسلام فرمودند: انی تارک فیکم الثقلین ... من از میان شما می روم ولی دو چیز با ارزش در میان شما باقی می گزارم کتاب خدا و اهل بیتم ، هر که به آن دو تمسک کند هرگز و ابدا گمراه نخواهد شد و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر به من ملحق شوند.
به خوبی ارتباط بین شرط بودن پذیرش ولایت و امامت امام رضا علیه السلام که یکی از دو چیز با ارزش است و ورود به قلعه لا اله الا الله که همان رستگاری و نجات از گمراهی است معلوم شد.
آیا از این اعتقاد ناب تر هم سراغ دارید؟
توجه
آل عمران : 101 «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»
و چگونه کفر مى ورزید در حالى که آیات خدا بر شما خوانده مى شود، و پیامبر او در میان شماست؟! و هر کس به خدا تمسّک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است.
هدف خداست و ورود در حصن و دژ الاهی ،و راه همان چیزهایی است که قرآن می فرماید و راهنما حضرت رسول صلی الله علیه و آله و جانشینان بر حق ایشان که از طرف خدا منصوب شده اند نه با نظر چند نفر یا وصیت کسی.
منبع : اختصاصی سراج منیر