مباهله در لغت
اصل کلمه مباهله از- بَهْل- است بمعنی چیز کم [1] یا بی سرپرست بودن و بدون ناظر بودن چیزى است.به همین دلیل عرب به شتری که از بند رها شده باشد البَاهِل می گوید. [2]
- بَهْل- اگر به باب افتعال برود (ابتهال) بمعنی جدیت و تلاش در دعا کردن [3] هم بکار رفته که و به درخواستى که با سخن گفتن ، بلند کردن دو دست [4] ، زارى و تضرّع و اخلاص [5] همراه باشد گفته می شود.
در قرآن کریم سوره آل عمران آیه 61 همین معنا مورد نظر قرار گرفته است «ثُمَ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ»
با تضرّع دعا مىکنیم و لعنت خداى را شامل دروغگویان گردانیم.
توجه :
اگر این ریشه یعنی (بهل) به باب مفاعله (مباهله)و تفاعل (تباهل) برود به معنای لعنت دو طرف به یکدیگر به کار می رود [6] پس علت اینکه به آیه مورد نظر آیه مباهله گفته می شود این است که در آیه ، هم بحث دعای خالصانه همراه با تضرع (نبتهل) و هم بحث لعنت (لعنت الله) مطرح شده که جمع آن در کلمه مباهله مناسب بنظر می رسد.
---------------------------------------------------------------
پی نوشت
[1] البَهْل: الشیء الیسیر الحقیر لسان العرب ؛ ج11 ؛ ص72
[2] مفردات الفاظ قرآن، ج1، ص: 318
[3]ابْتَهَلَ إلى الله فی الدعاء، أی: جد و اجتهد : کتاب العین ج4 ص55
[4] فی حدیث الدعاء: و الابْتِهَالُ أَن تَمُدَّ یدیک جمیعاً. لسان العرب ؛ ج11 ؛ ص72
[5] ثُمَ نَبْتَهِلْ أى نُخِلص فى الدعاء. الصحاح ؛ ج4 ؛ ص1643
[6] و بَاهَلَ القومُ بعضُهم بعضاً و تَبَاهَلُوا و ابْتَهَلُوا: تَلاعنوا. و المُبَاهَلَة: المُلاعَنة. یقال: بَاهَلْتُ فلاناً أَی لاعنته، و معنى المُبَاهَلَة أَن یجتمع القوم إِذا اختلفوا فی شیء فیقولوا: لَعْنَةُ الله على الظالم منا لسان العرب ؛ ج11 ؛ ص72