ولادت امام علی النقی حضرت هادی علیه السلام مبارک
بمناسبت ولادت با سعادت امام علی النقی غلیه السلام زندگینامه مختصر همراه با چند روایت ارزشمند و نورانی از حضرتش آماده شده که خدمت شما گرامیان ارائه می گردد :
کلینى در کافى نویسد: آن حضرت در نیمه ذى حجه از سال 212 به دنیا آمد. البته برخى نیز روایت کرده اند که تولد آن حضرت در ماه رجب و در سال 214 بوده است. در کشف الغمة نیز گفته شده است که آن حضرت در روز جمعه پا به دنیا گذارد.
شیخ مفید گوید: «محل تولد آن حضرت در صریا، یکى از قراى مدینه بود».
ابن شهر آشوب در مناقب، در بخش الجلاء و الشفاء، گفته است: صریا قریه اى است که موسى بن جعفر علیه السلام آن را به فاصله سه میلى از شهر مدینه بنا کرده است.
عمر آن حضرت اندکى کمتر از چهل سال یا 41 سال و شش و یا هفت ماه بوده است. از این مدت، شش سال و پنج ماه با پدرش و 33 سال و چند ماه، به قولى نه ماه، پس از وى زیسته که این مدت را دوران امامت و خلافت آن حضرت محسوب کردهاند. آن امام (ع) دنباله خلافت معتصم و سپس خلافت واثق ، متوکل ، منتصر ، مستعین و معتز را درک کرد و در پایان حکومت معتمد، به شهادت رسید.
مدت اقامت آن حضرت در سر من راى، بیست سال و چند ماه بود و پس از وفات، در خانه اش واقع در سر من راى به خاک سپرده شد.
مادر آن حضرت
مادر آن حضرت کنیزى بود به نام سمانه مغربیه. و در مناقب است که مادرش معروف به سیده ام الفضل بود.
محمّد بن فرج و على بن مهزیار روایت کرده اند که امام على النقى علیه السّلام فرمود: مادر من بحق من عارف بود، مادر من اهل بهشت است، شیطان بمادر من نزدیک نشد، دچار مکر و حیله ستمکار کینه ورز نگردید. مادر من بچشم قدرت خدا که خواب ندارد محفوظ بود از مادران اشخاص راستگو و نیکوکار وامانده نبود.
مسعودى، على بن حسین، ترجمه إثبات الوصیة لعلیّ بن أبی طالب علیه السلام، 1جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1362 ش. ص428
کنیه آن حضرت
کنیه وى ابو الحسن بود. برخى نیز وى را ابو الحسن ثالث مىخواندند.
لقب آن حضرت
ابن طلحه گوید: القاب آن حضرت عبارت بودند از: ناصح، متوکل، فتاح، نقى، مرتضى و مشهورترین القاب وى متوکل بود. اما آن حضرت این لقب را مخفى مىکرد و به اصحابش مىفرمود از یاد کردن وى با این لقب بپرهیزند. زیرا متوکل، لقب خلیفه عباسى بود.
نگارنده: همچنین آن حضرت به دو لقب هادى و نقى نیز شهرت داشت.
در مناقب در این باره آمده است: القاب آن حضرت عبارت بودند از: نجیب، مرتضى، هادى، نقى، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب و عسکرى. وى معروف به عسکرى بود و خود و فرزند بزرگوارش به عسکریین معروفیت دارند. شیخ صدوق در علل الشرایع و معانى الاخبار گوید: از استادان خود رضى الله عنهم، شنیدم که مىگفتند: محلهاى که على بن محمد و حسن بن على علیهما السلام در آن در سر من راى ساکن بودند، عسکر نامیده مىشد از این رو به هر یک از این دو امام عسکرى گفته مىشود».
در نساب سمعانى است که عسکرى منسوب به عسکر در سر من راى است. سر من راى را معتصم بنا نهاد. بدین ترتیب که چون شمار سپاهیانش بسیار شد و بغداد براى آنها تنگ بود و مردم مورد آزار و اذیت قرار مىگرفتند، همراه با سپاهیانش بدین موضع نقل مکان کرد و در آنجا کاخى زیبا ساخت و آن را سر من راى نامید که بدان سامرة و سامرا گفته مىشود. و از آنجا که پادگان نظامى معتصم در این شهر جاى گیر شد، آن را عسکر نیز مىخوانند. تاریخ این واقعه در سال 221 هجرى بوده است.
گفته سمعانى حاکى از آن است که عسکر نامى بوده که بر تمام سامرا اطلاق مىشده است.
نقش انگشترى آن حضرت
بنا بر قولى گفتهاند نقش انگشترى آن حضرت عبارت: «حفظ العهود من اخلاق المعبود» بوده است. همچنین طبق قولى دیگر نقش انگشترى وى عبارت: «الله ربى و هو عصمتى من خلقه» و مطابق نظر برخى دیگر عبارت: «من عصى هواه بلغ مناه» بوده است.
فرزندان آن حضرت
آن حضرت چهار پسر به نامهاى:حسن، حسین، محمد و جعفر داشت. از این میان حسن (ع) پس از وى به امامت رسید و حسین و محمد در زمان حیات آن امام از دنیا رفتند و جعفر نیز همان کسى است که بعد از وفات برادرش، امام عسکرى (ع) ، ادعاى امامت کرد و به جعفر کذاب شهرت یافت. همچنین یک دختر از آن حضرت بر جاى ماند که نامش عایشه یا علیه بود.
منبع : تبیان
********************
امام هادی علیه السلام فرموده اند:
سُئِلَ عَنِ الحِلمِ فَقالَ: هُوَ أن تَملِکَ نَفسَکَ وَ تَکظُمَ غَیظَکَ و لایَکُونُ ذالِکَ اِلّا مَعَ القُدرَةِ
از امام هادی معنای حلم را پرسیدند، فرمودند: ( حلم) آن است که مالک نفس خود باشی و خشم خود را با وجود قدرت و توانایی بر انتقام، فرو خوری.
(مستدرک الوسائل، ج11، ص 292)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امام هادی علیه السلام فرموده اند:
مَا استَرَحَ ذُو الحِرصِ
انسان حریص، آسایش ندارد
(مستدرک الوسائل، ج12، ص 62)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امام هادی علیه السلام در جواب یحیی بن زکریا که از آن حضرت خواسته بود تا از خدا بخواهد فرزندی را که در رحم همسرش است، پسر باشد فرمودند:
رُبِّ اِبنَةٍ خَیرٌ مِن اِبنٍ
چه بسا دختری که از پسر بهتر باشد.
(بحارالانوار، ج5، ص 177)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امام هادی علیه السلام فرموده اند:
مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَ مَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ .
هر کس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می نماید.
(سفینة البحار، ج2، ص 343)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امام هادی علیه السلام فرمودند:
من کان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر
هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.
(تحف العقول ، ص 511)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امام هادی علیه السلام فرمودند:
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا
اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت
(بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245)