پایان شعبان در کلام امام خامنه ای
پنجشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ
بیانات ؛ سال13
ماه شعبان هم عزیزان من! با قطع نظر از این تولدها و ولادتهاى مبارک، عید است؛ عید تقرب و توجه به خداوند و توسل قلبى به ساحت ربوبى؛ فرصت بزرگى است براى نورانى کردن دل و جان انسان و آماده شدن انسان براى ورود در ضیافت ماه مبارک رمضان. با این چشم نگاه کنیم به ماه شعبان؛ ماه فرصت عبودیت خداوند و فرصت خودسازى.
بیانات ؛ سال1379
عبادت او چنان عبادتى بود که پاهایش از ایستادن در محراب عبادت ورم مىکرد. بخش عمدهاى از شبها را به بیدارى و عبادت و تضرّع و گریه و استغفار و دعا مىگذرانید. با خداى متعال راز و نیاز و استغفار مىکرد. غیر از ماه رمضان، در ماه شعبان و ماه رجب و در بقیهى اوقات سال هم آنطور که شنیدم در آن هواى گرم، یک روز در میان روزه مىگرفت. اصحاب او به او عرض کردند: یا رسول الله! تو که گناهى ندارى؛ «غفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخّر» که در سورهى فتح هم آمده: «لیغفر لک الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر» (64) این همه دعا و عبادت و استغفار چرا؟! مىفرمود: «أ فلا اکون عبداً شکورا»؛ (65) آیا بندهى سپاسگزار خدا نباشم که این همه به من نعمت داده است؟!
استقامت او استقامتى بود که در تاریخ بشرى نظیرش را نمىشود نشان داد. چنان استقامتى بهخرج داد که توانست این بناى مستحکم خدایى را که ابدى است، پایهگذارى کند. مگر بدون استقامت، ممکن بود؟ با استقامت او ممکن شد. با استقامت او، یارانِ آنچنانى تربیت شدند. با استقامت او، در آنجایى که هیچ ذهنى گمان نمىبرد، خیمهى مدنیّت ماندگار بشرى در وسط صحراهاى بىآب و علف عربستان برافراشته شد؛ «فلذلک فادع و استقم کما امرت». (66) اینها اخلاق شخصى پیامبر است.
و اما اخلاق حکومتى پیامبر. آن حضرت عادل و با تدبیر بود. کسى که تاریخ ورود پیامبر به مدینه را بخواند آن جنگهاى قبیلهاى، آن حمله کردنها، آن کشاندن دشمن از مکه به وسط بیابانها، آن ضربات متوالى، آن برخورد با دشمن عنود چنان تدبیر قوى و حکمتآمیز و همهجانبهاى در خلال این تاریخ مشاهده مىکند که حیرتآور است و مجال نیست که من بخواهم آن را بیان کنم.
بیانات ؛ سال1380
عزیزان من! ماه رمضان در پیش است. تا چند روز دیگر مؤمنان- کسانى که لیاقت آن را دارند- در پاى سفرهى ضیافت الهى حاضر مىشوند. خودِ روزه، توجّه به خداى متعال، ذکرها و دعاهایى که در این ماه غالباً دلها به آنها متمایل و متوجّه مىشوند، جزو سفرهى ضیافت الهى است. از این سفره حد اکثر استفاده را بکنید و خود را آماده نمایید. ماههاى رجب و شعبان، ماههاى آماده شدن دل انسان براى ماه رمضان است. از ماه شعبان چند روز بیشتر نمانده است. عزیزان من! فرزندان من! جوانان عزیز! از همین چند روز هم استفاده کنید. از خداوند بخواهید، دلهاى باصفاى
خود را متوجّه خدا کنید و با او حرف بزنید. زبان حرف زدن با خدا، زبان مخصوصى نیست؛ اما معصومین ما- کسانى که پایگاههاى قرب الهى را یکى پس از دیگرى طى کردند- با زبانهاى خوبى با خدا حرف زدند. آنها راه سخن گفتن با خدا را به ما یاد دادند. این مناجات شعبانیّه، این دعاهاى ماه رجب و ماه شعبان، این مضامین عالى، این معارف رقیق و نورانى با الفاظ زیبا و معجزهگون، وسیلهاى براى دعاکردن ماست. من همهى شما عزیزان را به توجّه به دعا در این ایام، توجّه به نماز، اقبال به روزه و استفاده از روزها و شبهاى ماه رمضان دعوت مىکنم.
بیانات ؛ سال1383
. الآن ماه شعبان متأسفانه دارد تمام مىشود. ماه شعبان، ماه دعا و ماه عبادت است. در همین صلواتى که در مفاتیح مقرر است: «الّذى کان رسول الله (صلّى الله علیه و آله) یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه و إعظامه الى محلّ حمامه»؛ پیغمبر تا دم مرگ، تا آخر عمر، ماه شعبان را بزرگ مىداشت و در مقابل ماه شعبان خضوع مىکرد و عادت داده بود خودش را به صیام و قیام در ماه شعبان. در دنبالهى این صلوات هست که: «اللّهم فأعنّا على الاستنان بسنّته فیه»؛ از خدا مىخواهد که ما را هم موفق بدار که همان سنت پیغمبر را در ماه شعبان رعایت کنیم. این ماه شعبان- حتماً مىدانید دیگر- دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خداى متعال آماده کرده، به خودش بهرهیى برساند، بهرهى فراوانى خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است. انواع و اقسام ضیافتهاى الهى: رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفرهى ماه رمضان
بیانات، سال1383
گذاشتهاند. بعضىها مىآیند و به این سفره نگاه نمىکنند و از وسط این سفره و اشیاء آن عبور مىکنند و مىروند و هیچى هم گیرشان نمىآید؛ بعضىها یک چیز مختصرى برمىدارند؛ یک روزهاى مىگیریم ما؛ یک مختصرکى، یک چیزى؛ اما بعضىها نه، حسابى مىنشینند سر این سفره و از رحمت الهى کیسهى خودشان را پُر مىکنند؛ عزت مىخواهند، دنیا مىخواهند، آخرت مىخواهند؛ رفع گرفتارى مىخواهند، گشایش در زندگى مىخواهند، استغناى طبع مىخواهند، صفات و خُلق حسنه مىخواهند؛ هرچه مىخواهند، براى خودشان و براى دیگران برمىدارند.
براى اینکه انسان بتواند وقتى وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجى و گولى نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهى به دوروبر کند و استفادهاى ببرد و براى اینکه این آمادگى در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید. من یکوقتى از امام (رضوان اللّه علیه) پرسیدم در این دعاهاى مأثورى که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان مىآید و دوست دارید. فرمودند: دعاى کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعاى کمیل که مىدانید اصلًا ورود اصلىاش مال شب نیمهى شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنى النّار اعملت اهلها انّى احبّک»؛ جهنم هم که من را ببرى، فریاد مىکشم تو را دوست دارم. و در دعاى کمیل: «لئن ترکتنى ناطقا لأضجّن الیک بین اهلها ضجیج الآملین و لأصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لأبکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهى و نطق را از من نگیرى، فریاد مىکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.